مطالعه‌ي تجارب زيسته بازنشستگان با رويكرد سياستگذاري در حوزه‌ي مديريت بازنشستگي در بانك رفاه كارگران

زمينه و هدف: هدف اول اين مقاله واكاوي پديدارشناسانه پديده‌ي بازنشستگي از ديدگاه بازنشستگان در بانك رفاه است. اولين گام مرتفع نمودن يك مشكل تدوين خط مشي جامع و كامل براي آن است و براي تدوين يك خط مشي اثربخش بايد مشكل را به درستي و از طريق مراجعه به جامعه‌اي كه تحت تاثير آن مشكل است، شناسايي و درك كرد. لذا هدف دوم عبارتست از شناسايي مشكلات حوزه بازنشستگي جهت تدوين خط­مشي‌هاي كارآمد و موثر است. روش تحقيق: تحقيق حاضر به جهت هدف كاربردي و به لحاظ روش از نوع آميخته است.. داده‌ها براساس مصاحبه نيم ساخت يافته از 16 نفر از بازنشستگان بانك رفاه كارگران و به روش گلوله برفي تا رسيدن به اشباع داده‌ها انجام شد همچنين تجزيه و تحليل داده‌ها به روش هفت مرحله‌اي كلايزي صورت پذيرفت. جامعه آماري تحقيق در بخش كمّي شامل 1175 نفر از بازنشستگان بود كه حجم نمونه براساس نمونه گيري تصادفي 285 نفر برآورد گرديد. پايايي پرسشنامه از طريق آلفاي كرونباخ محاسبه شد كه بالاي 0. 8 محاسبه گرديد كه حاكي از پايايي خوب پرسشنامه مي‌باشد و در بخش كمي از آزمون‌هاي آماري تحليل عاملي استفاده گرديد. يافته ها: از يافته‌هاي حاصل از تجزيه و تحليل داده ها، اولين مفهوم چالش‌ها بود كه از طريق مفاهيم فرعي فشارهاي ناشي از ناتواني مالي، از اسب افتادگي سازماني، سازگاري با نقش‌هاي جديد و ضعف و ناتواني جسمي استنباط شد. دومين مفهوم اصلي انتظارات بازنشستگان بود كه از مفهوم فرعي ادامه حيات سازماني و سومين مفهوم اصلي راهبردهاي شخصي است كه از مفاهيم فرعي چون فعاليت‌هاي فراغتي، معنويت گرايي، صرف وقت با خانواده، نواشتغالي استنباط گرديده است. نتيجه گيري: بازنشستگان در دوران بازنشستگي با چالش هايي روبرو بوده و داراي انتظارات مي‌باشند كه براي بهبود وضعيت در دوران بازنشستگي راهبردهايي را نيز انتخاب و اجرا مي‌نمايند. اين نتايج مي‌تواند راهنماي مديران باشد تا سياستگذاري‌هاي لازم را در اين حوزه داشته باشند و در جهت ارائه برنامه‌هاي هدفمند همت و به گذر مناسب بازنشستگان از اين مسير، كمك شاياني به آنان نمايند.