پديد آورندگان :
علي احمد كروري، سودابه موسسه جنگل ها و مراتع كشور – گروه تحقيقاتي فناوري زيست بوم هاي طبيعي پايدار , ابراهيمي رستاقي، مرتضي موسسه جنگل ها و مراتع كشور – گروه تحقيقاتي فناوري زيست بوم هاي طبيعي پايدار , ايماني، گرجي موسسه جنگل ها و مراتع كشور – گروه تحقيقاتي فناوري زيست بوم هاي طبيعي پايدار , مدني مشائي، الهه موسسه جنگل ها و مراتع كشور – گروه تحقيقاتي فناوري زيست بوم هاي طبيعي پايدار , جليل پور، بابك موسسه جنگل ها و مراتع كشور – گروه تحقيقاتي فناوري زيست بوم هاي طبيعي پايدار , نوري نژاد، جلال موسسه جنگل ها و مراتع كشور – گروه تحقيقاتي فناوري زيست بوم هاي طبيعي پايدار , طاهري، سعيد موسسه جنگل ها و مراتع كشور – گروه تحقيقاتي فناوري زيست بوم هاي طبيعي پايدار , عبدي، فاطمه موسسه جنگل ها و مراتع كشور – گروه تحقيقاتي فناوري زيست بوم هاي طبيعي پايدار , سلطان لو، حسن دانشكده كشاورزي و منابع طبيعي گرگان , تيموري، مريم موسسه تحقيقات جنگل ها و مراتع , شيرواني، انوشيروان دانشگاه تهران - دانشكده منابع طبيعي , فتحي، حجت اداره كل منابع طبيعي و آبخيز داري استان ايلام , رحيمي، يوسف موسسه جنگل ها و مراتع كشور – گروه تحقيقاتي فناوري زيست بوم هاي طبيعي پايدار
كليدواژه :
حياء جنگل , اقتصاد پايدار , اكوفيزيولوژي , اگروفارستري، , ايلام , مديريت اكوسيستم , ژنتيك
چكيده فارسي :
اين مقاله پس از ذكر تاريخ مختصري در ارتباط با جنگلهاي زاگرس، روي شرايط موجود جنگل هاي بلوط ايلام و ارزيابي پتانسيل هاي منفي و مثبت استان مذكور، در راستاي نجات جنگل هاي باقيمانده زاگرس، از جمله جنگل هاي بلوط متمركز شده است. روش پيشنهادي در اين راستاي اجراي مديريت جنگل در درون اكوسيستم، از جمله با نگرش دريافت همكاري هاي مردم ساكن در اكوسيستم است. مطالعات اجتماعي ما گوياي بابيني همراه با اندكي زياده خواهي بعضي از ساكنين اكوسيستم هاي طبيعي است. اجراي اين نوع ماديريت فقط با لحاظ برنامه هاي اقتصادي همگن با تنوع زيستي منطقه امكان پذير است. اين مطالعات بر لزوم تخصيص مناطق مناسب جهت انجام مطالعات پايش نيز تاكيد كرده است. نتايج مطالعات بيولوژيك روي بستر ثابت كرده است كه با وجود تخريب زياد، هنوز بسياري از مناطق جنگل هاي ايلام قابل احيا هستند. پژوهش پيش رو، ضمن بيان خلاصه اي در ارتباط با شرايط موجود جنگل هاي ايلام، ابتدا روي علل مرگ بلوطهاي زاگرس متمركز شده است. اين مهم در دو بخش انساني، گياهي و بيولوژيك بستر حيات، در محدوده اجراي پروژه به مطالعه پرداخته است. اين بررسي ها در درجه اول، عدم تدوين و اجراي مديريت اكوسيستمي را به عنوان عامل اصلي تخريب شاديا۔ جنگلهاي زاگرس از جمله مرگ بلوط معرفي كرده است (به هم خوردن چرخه حيات و فرايند همزيستي بين اعضا سيستم)، در نتيجه بروز ضعف شايد فيزيولوژي در سيستم بيولوژي از جمله درختان بلوط). اين نتايج نقش تغييرات اقليم از جمله كاهش بارندگي، وجود ريزگردها و تداوم جنگ در مرزهاي زاگرس را به عنوان تنش هاي ثانويه در اين امر ثابت كرده است. پژوهش هاي گسترده اخير خوشبختانه ثابت مي كند برخلاف بعضي از تئوري هاي مطرح شده، بلوطهاي زاگرس هنوز هم از تنوع درون گونه اي بالايي برخوردارند. نتايج اين پژوهش معرف اثر منفي اجراي مديريت آگروفارستري در عرصه هاي جنگلهاي زاگرس است. بتدريج با كاهش توان درون گونه اي، موجب انقراض كل جنگل خواهد شد. طبيعي است كه ادامه اين سياست، ما را با چالشي حادتر از امروز در زاگرس رو برو خواهد نمود. نتايج مطالعات اجتماعي اقتصادي بيانگر مهاجرت وسيع روستاييان به شهرهاي بزرگ، هرم منفي سن روستائيان به دليل كاهش تمايل به اولادآوري بيشتر، در مقابل گوياي علاقه بيشتر به ادامه تحصيلات حتي در مقاطع دانشگاهي مي باشد. ضمنا منشاء گذران زندگي و مالي اهالي بيشتر از طريق دامداري است. كاهش علاقه مردم از جمله زنان به توليد صنايع دستي قابل توجه مي باشد.
