تأثيرآموزش مؤلفه هاي هوش موفق بر خلاقيت و عملكرد تحصيلي دانش‌آموزان دوره ابتدايي

The effect of Successful Intelligence components training on Creativity and Academic Performance in Elementary school Students

هدف: هدف از پژوهش حاضر تعيين اثر آموزش مؤلفه‌هاي هوش موفق بر خلاقيت و عملكرد تحصيلي در دانش‌آموزان دوره ابتدايي بود. روش: طرح پژوهش نيمه آزمايشي از نوع پيش آزمون – پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماري شامل كليه دانش‌آموزان دختر پايه پنجم ابتدايي شهر تهران در سال تحصيلي 98-1397 بود. با روش نمونه‌گيري در دسترس دو كلاس پايه پنجم ابتدايي شهر تهران انتخاب شد. تعداد 60 دانش‌آموز دختر به عنوان نمونه انتخاب شده و به صورت تصادفي در دو كلاس 30 نفره آزمايش و گواه جايگزين شدند. در اين پژوهش از آزمون تفكر خلاق تورنس (1974)، فرم B تصويري تورنس براي ارزيابي خلاقيت دانش‌آموزان استفاده شد. دانش‌آموزان گروه آزمايش به مدت 22 جلسه 45 دقيقه‌اي برنامه آموزش مؤلفه‌هاي هوش موفق استر نبرگ را دريافت نمودند و دانش‌آموزان گروه گواه تحت اين آموزش قرار نگرفتند. يافته­ ها: تحليل كوواريانس چند متغيري نشان داد كه پس از مداخله، تفاوت معناداري بين دو گروه در خلاقيت و عملكرد تحصيلي وجود دارد (0/05≥p). اثر مداخله در طول زمان پايدار است و تفاوت ميانگين دو متغير خلاقيت و عملكرد تحصيلي در زمان­هاي مختلف معنادار است. نتيجه­ گيري: از آنجايي كه هوش موفق به عنوان يك هوش چند بعدي تفكر تحليلي، خلاقانه و عملي را تقويت مي‌كند، مي‌توان از آموزش هوش موفق براي افزايش خلاقيت و عملكرد تحصيلي استفاده كرد.

Background and Purpose: The aim of the study was to determine the effect of successful intelligence component training on creativity and academic performance in elementary school students. Method: The research design was a quasi-experimental pretest-posttest with a control group.. The research population included all female students of the fifth grade in elementary school in the City of Tehran in the academic year of 1397-98, who were selected using available sampling method and were randomly placed in experimental and control groups. Sixty female students were selected as samples and randomly divided into two experimental(N=30) and control (N=30) classes. Torrance's creative thinking test (1974), Form B image was used to assessment student's creativity. Students in the experimental group received the Stenberg Successful Intelligence components Training Program for 22 sessions in 45-minute, and the control group continued their regular classroom programs. Findings: Analysis of multivariate covariance showed that there was a significant difference between the two groups in creativity and academic performance (p 05/0≥) after intervention. The effect of the intervention is stable over time and the difference between the mean of the two variables of creativity and academic performance at different times is significant. Conclusion: Because successful intelligence, as a multidimensional intelligence, enhances analytical, creative, and practical thinking, successful intelligence training can be used to increase student's creativity and academic performance.