تاثير آموزش بر اساس چهارچوب فعاليت‌هاي متمايز شده آشكار يادگيري( DOLA ) بر پيشرفت تحصيلي درس تفكر و سواد رسانه اي و گرايش به تفكر انتقادي در دانش آموزان پسر پايه دهم

The Effect of Education,Based on Differentiated Overt Learning Activities (DOLA) Framework in the Academic Achievement of Media Literacy and Critical Thinking in 10th grade male students

هدف: اين تحقيق مقايسه تاثير سطوح مختلف آموزشي (DOLA) در چهار سطح( انفعالي، فعال، سازنده گرا و تعاملي) بر پيشرفت تحصيلي درس تفكر‌ و‌ سواد رسانه‌اي وگرايش به‌تفكر انتقادي در دانش‌آموزان است. روش: پژوهش نيمه‌آزمايشي و از نوع طرح هاي پيش‌آزمون –پس‌آزمون با گروه كنترل است.جامعه آماري 117 نفر(30 نفر در گروه گواه و 87 نفر در گروه‌هاي آزمايشي ) كه به طور تصادفي خوشه اي در شهر مياندوآب در چهار دبيرستان پسرانه و در هر دبيرستان يك كلاس انتخاب شدند. پرسشنامه گرايش به تفكر انتقادي ريكتس و پرسشنامه محقق ساخته پيشرفت تحصيلي تكميل شدند. هر يك از گروه هاي آزمايشي به مدت 8 جلسه تحت آموزش و گروه كنترل به صورت انفعالي (سنتي) تحت آموزش قرارگرفت. بعد از جمع‌آوري داده ها ، با استفاده از نرم‌افزار SPSS آزمون كوواريانس يك راهه (ANCOVA ) و مقايسه زوجي بونفروني به كار گرفته شد. نتيجه: نشان داد كه آموزش در سطوح فعال چهارچوب (DOLA) بر گرايش به تفكر انتقادي و ميزان پيشرفت تحصيلي تاثير مثبت و معناداري دارد.آموزش در سطح فعاليت تعاملي بيشترين تاثير و آموزش در سطح انفعالي (سنتي)كمترين تاثير را بر يادگيري دارد . همچنين به ترتيب با حركت ازسطح انفعالي به سمت سطح تعاملي نمرات دانش آموزان نيز افزايش پيدا مي‌كند. نتيجه‌گيري: مي توان نتيجه گيري كرد كه هرچقد آموزش ها در مدارس به صورت فعالانه تدريس شوند به همان ميزان تفكر انتقادي و يادگيري دانش آموزان پيشرفت محسوسي خواهد داشت.

Aim: This research was performed to understand The Effect of Education, Based on Differentiated Overt Learning Activities (DOLA) Framework in four levels (passive, active, constructive and interactive) on the Academic Achievement of Media Literacy and Critical Thinking in 10th grade male students. Method:Current research method is semi-Testable, in which is pre-testing and post-testing type with a control group. The statistical population consisted of 117 people (30 in the control group and 87 in the experimental group), Randomly clustered selected from four high school boys and each high school one class in miandoab City. Rickets Critical Thinking Questionnaire and Researcher-made Academic Achievement Questionnaire were completed. Each experimental group was trained for 8 sessions and the control group was trained as passive (traditional)method. After collecting data, using SPSS software, one-way covariance (ANCOVA) and Bonferron pair comparison were used. Results: showed that education in active levels of the (DOLA) framework has a positive and significant effect on critical thinking and academic achievement. Learning at interactive level has the most impact and passive (traditional) learning has the least impact on learning. As well as moving in from the passive level to the interactive level, student scores also increase Conclusion: It can be concluded that the more actively teaching is taught in schools, the more critical thinking and student learning will progress.