شناسايي مؤلفه هاي راهبردي- بومي مؤثر بر مديريت استعداد كاركنان سازمان مركزي دانشگاه آزاد اسلامي

هدف: هدف از اين پژوهش شناسايي مؤلفه‌هاي راهبردي- بومي مؤثر بر مديريت استعداد كاركنان سازمان مركزي دانشگاه آزاد اسلامي بود. روش شناسي: روش انجام پژوهش آميخته (كيفي-كمي) بود. جامعه آماري در اين پژوهش تمام خبرگان در حوزه مديريت استعداد بودند كه بعد از انجام مصاحبه 13 اشباع نظري صورت گرفت. در ضمن مصاحبه‌هاي نيمه ساختار يافته با خبرگان دانشگاه‌ها در سال 139۸ به صورت كدهاي توصيفي، تفسيري و انتخابي انجام شد و تعيين روايي از دو طريق انجام شد: 1- توسط 4 خبره سؤالات مصاحبه برازش شد 2- فرايند مصاحبه توسط دو همكار بررسي شد براي تعيين پايايي از فرمول كوپاي كوهن (0.533 ) بدست آمد كه نشان از پايايي بالا داشت. . براي انجام اين پژوهش علاوه بر مطالعه ي اسنادي، از تكنيك تحليل مضمون با نرم افزار MAXQDA12 ، براي شناسايي ابعاد و مؤلفه‌ها استفاده شد. براي روش دلفي از نرم افزار SPSS25 استفاده شد يافته‌ها: با توجه به مصاحبه‌هاي انجام شده در نهايت در اين فرايند 385 كد اوليه استخراج گرديد. با بازبيني متعدد و ادغام كدها بر اساس تشابه و طي چندين مرحله، در نهايت 11 مؤلفه اصلي كه مديريت استعداد را تعريف مي‌كنند به همراه 5 درون مايه اصلي(كه بسياري در بخش ادبيات پژوهش بدست آمده بودند) و در نهايت 67 شاخص و همچنين 4 بعد فرعي به عنوان ابعاد فيلترينگ(صافي) و براي آنها 8 مؤلفه كه هر كدام را تعريف مي‌كنند. بحث و نتيجه‌گيري: نتايج نشان داد كه (بعد نظام جدب استعداد، نظام ارتقاء استعداد، نظام حفظ استعداد، نظام توسعه و آموزش و نظام ارزيابي و كشف استعداد) به عنوان ابعاد اصلي مديريت استعداد شناسايي شد و همچنين در 2 راند دلفي مؤلفه‌هاي مورد ارزيابي براي تعيين روايي و پايايي قرار گرفت كه در راند اول 23 شاخص حذف و در راند دوم 44 شاخص نهايي با ضريب كندال 0.654 مورد تأييد قرار گرفت.