عنوان مقاله :
خوانشي فلسفي از رمان «شازده احتجاب» نوشتۀ هوشنگ گلشيري با ابتنا بر رويكرد ريزوماتيك ژيل دلوز
پديد آورندگان :
محمدي ، احمد دانشگاه آزاد اسلامي واحدهمدان - گروه زبان و ادبيات فارسي , اردلاني ، حسين دانشگاه آزاد اسلامي واحد همدان - گروه زبان و ادبيات فارسي , نمديانپور ، نفيسه دانشگاه آزاد اسلامي رامسر - گروه هنر و گرافيك
كليدواژه :
شازده احتجاب , ريزوم , دلوز , صيرورت , قلمروزدايي.
چكيده فارسي :
زمينه و هدف: با ورود رويكردهاي مدرنيستي به ادبيات داستاني معاصر، استفاده از صناعات روايي در روايت داستانها به عنصري برجسته و درخور توجه مبدل گشته و نويسندگان روز متناسب با هستيشناسي نوين خود، به بهرهگيري از تكنيكهاي روايي پيچيده روي آوردهاند و بتدريج از روايت كلاسيك و خطي دهههاي گذشته دوري جستهاند. هوشنگ گلشيري يكي از داستاننويسان معاصر است كه در غالب آثار كوتاه و بلندش درمورد صناعات روايي، رفتاري خلاقانه و حرفهايي اختيار كرده است. اين پژوهش با ابتنا بر رويكرد ريزوماتيك ژيل دلوز فيلسوف فرانسوي و مؤلفههاي مترتب با آن رويكرد نظير اقتدارزدايي سوژه، صيرورت و شدن، قلمروزدايي و قلمروگذاري، به بررسي مضموني و تكنيكي رمان «شازده احتجاب» ميپردازد. روش مطالعه: اين پژوهش به شيوۀ توصيفي- تحليلي انجام گرفته است. يافتهها: رمان شازده احتجاب بواسطۀ ريختار صناعي و دلالتمندش از قابليت و ظرفيت خوانش ريزوماتيك دلوزي برخوردار است. نتيجهگيري: گلشيري با بهرهگيري نوآورانه و تلفيقي از شيوۀ جريان سيال ذهن، سبك گفتار غيرمستقيم آزاد و تكگويي دروني، اجراي پيرنگ غيرخطي و دوراني، پرداخت كولاژوار (مولكولي) شخصيتها، ترسيم مكان داستان بصورت غير توپولوژيكي و زمان داستان در هيئت غيرتقويمي و نهايتاً ايجاد فرم و ساختاري سيال در روايت، امكان خوانش ريزوماتيك رمان را فراهم آورده است كه در تدليل و تصديق اين مدعا، بخشها و صحنههاي از رمان نقل و مورد تحليل ريزومي قرار گرفت.
عنوان نشريه :
سبك شناسي و تحليل متون نظم و نثر فارسي
عنوان نشريه :
سبك شناسي و تحليل متون نظم و نثر فارسي