عنوان مقاله :
تحول جايگاه راهبرد موازنه سازي در سياست خارجي چين؛ جستاري در سه بازه زماني ساختار خراج گذاري (1800-1300)، جنگ سرد (1991-1947) و پساجنگ سرد (2021-1991)
پديد آورندگان :
شيخ الاسلامي ، محمدحسن وزارت امور خارجه - دانشكده روابط بين الملل - گروه ديپلماسي و سازمان هاي بين المللي , پاكدل مجد ، مصطفي وزارت امور خارجه - دانشكده روابط بين الملل
كليدواژه :
چين , موازنه سازي , موازنه قدرت , وابستگي متقابل اقتصادي , تهديد
چكيده فارسي :
با نگاهي به رفتار سياست خارجي چين در طول تاريخ، ميتوان دريافت كه تفوق متداوم و پايدار نظامي، سياسي، اقتصادي و فرهنگي آن كشور در پهنه شرقي آسيا، با بهره گيري از نظريه «موازنه قدرت» كه تفوق دولتي بر سايرين را امري ناپايدار در نظام بين الملل قلمداد مي كند، تبيين ناپذير است. به همين منظور، پژوهش حاضر، اين پرسش را مطرح مي كند كه «راهبرد موازنه سازي در سياست خارجي چين در سه بازه زمانيِ ساختار خراج گذاري، جنگ سرد و پساجنگ سرد، چه جايگاهي داشتهاست؟» در پاسخ به اين پرسش، پژوهش حاضر با بهره گيري از «برداشت تئوريك تي وي پال» از نظريه موازنه قدرت و با تمسك به روش تحقيق توصيفي تحليلي، اين فرضيه را ارائه مي كند كه در طول تفوق ساختار خراج گذاري بر پهنۀ شرقي آسيا، چين، اولاً با بهره برداري سياسي از بازار بزرگ و ظرفيت هاي كلان اقتصادي خود، واحدهاي سياسي حاضر در شرق آسيا را نسبت به اجراي راهبرد موازنه سازي عليه خود منصرف مي ساخت و ثانياً بر آن بود تا با اجراي راهبرد شكاف افكني، ديگر واحدها را از توسعۀ اتحادي ضدچيني باز دارد. در دورۀ جنگ سرد، چين كه از اقتصادي توسعه نيافته و عقب مانده رنج مي برد چاره اي جز پيشبرد موازنه سازي سخت عليه تهديدات خارجي خود نمي ديد و به همين منظور، ابتدا ايالاتمتحده و در گام بعدي، شوروي، براي اجراي موازنه سازي سخت از سوي آن كشور، هدف قرار گرفتند. در دوران پساجنگ سرد با رشد دوبارۀ جايگاه چين در اقتصاد جهاني، حزب كمونيست، پيشبرد نوع نرم از راهبرد موازنه سازي را با بهره گيري از توانمندي هاي اقتصادي خود در اولويت سياست خارجي جمهوري خلق قرار داد.
عنوان نشريه :
روابط خارجي
عنوان نشريه :
روابط خارجي