عنوان مقاله :
اثربخشي بهزيستي‌درماني گروهي بر بهزيستي روان‌شناختي، تنظيم شناختي هيجان، نگراني و تاب‌آوري زنان سرپرست خانوار
عنوان به زبان ديگر :
The Effectiveness of Well-Being Group Therapy on Psychological Well-Being, Cognitive Emotion Regulation, Worry, and Resilience of Female-Headed Households
پديد آورندگان :
تديني، عباس دانشگاه فردوسي مشهد - دانشكده علوم تربيتي و روان‌شناسي، مشهد، ايران , آقامحمديان شعرباف، حميدرضا دانشگاه فردوسي مشهد - دانشكده علوم تربيتي و روان‌شناسي، مشهد، ايران , معيني زاده، مجيد دانشگاه فردوسي مشهد - دانشكده علوم تربيتي و روان‌شناسي، مشهد، ايران
كليدواژه :
تاب‌آوري , نگراني , تنظيم شناختي هيجان , بهزيستي‌درماني , زنان سرپرست خانوار
چكيده فارسي :
زنان سرپرست خانوار بخش قابل توجهي از افراد جامعه را تشكيل مي‌دهند و پژوهش‌ها ميزان سلامت رواني اين گروه از زنان را نسبت به زنان ديگر كمتر گزارش كرده اند. هدف از انجام پژوهش حاضر بررسي اثربخشي بهزيستي‌درماني(WBT) بر بهزيستي روان‌شناختي، تنظيم شناختي هيجان، نگراني و تاب‌آوري زنان سرپرست خانوار بود. روش پژوهش حاضر شبه‌آزمايشي و از نوع پيش‌آزمون–پس‌آزمون با گروه كنترل بوده است. جامعه آماري شامل كليه زنان سرپرست خانوار شهر شيروان بود كه در دامنه سني 20 تا 49 سال قرار داشتند. نمونه اين پژوهش شامل 30 نفر بود كه با روش نمونه گيري هدفمند انتخاب شدند و به صورت تصادفي در دو گروه آزمايش و كنترل قرار گرفتند. مداخله به شيوه گروهي بود بدين صورت كه صرفا براي گروه آزمايش 8 جلسه هفتگي بهزيستي‌درماني انجام شد. ابزار پژوهش عبارت بود از: پرسشنامه‌هاي تاب‌آوري كانر و ديويدسون، نگراني پنسيلوانيا، تنظيم شناختي هيجاني گارنفسكي و بهزيستي روان‌شناختي ريف. در ادامه با بهره گيري از SPSS تحليل كواريانس تك متغيري انجام شد. نتايج تحليل كوواريانس نشان داد كه بهزيستي‌درماني باعث افزايش ميزان تاب‌آوري، راهبردهاي سازگار تنظيم شناختي هيجان، بهزيستي روان‌شناختي و كاهش نگراني گروه آزمايش شده است هرچند كاهش معنادار راهبردهاي ناسازگار تنظيم شناختي هيجاني را در پي نداشته است.
چكيده لاتين :
Female-headed households make up a significant portion of society, and numerous studies show that women in this group have lower levels of mental health than other women. The purpose of the present study was to investigate the effectiveness of well-being group therapy on psychological well-being, cognitive emotion regulation, worry, and resilience of female-headed households. The research method was quasi-experimental with pre-test and post-test with a control group. The statistical population of this study included all female-headed households in Shirvan with the age range of 20 to 49 years. The sample consisted of 30 individuals who were selected by purposive sampling method and were randomly divided into experimental and control groups. The intervention was group-based, with only 8 weekly well-being therapy and treatment sessions for the experimental group. The research instruments comprised: Connor and Davidson Resilience Questionnaire, The Pennsylvania Worry Questionnaire (PSWQ), cognitive emotion regulation of Garnesky, and Ryff psychological well-being scale. Then, with using SPSS software, an analysis of covariance was performed. The results of the analysis of covariance showed that therapeutic well-being has increased resilience, cognitive emotion regulation strategies, psychological well-being, and reducing the concern of the experiment Group. However, there is no significant reduction in cognitive emotion regulation strategies
