عنوان مقاله :
تبيين مفهوم آزادي در انديشه آيت‌الله بهشتي، تحليل مباني و محدوديت‌ها براساس مدل مك كالوم
عنوان به زبان ديگر :
Explaining the Concept of Freedom in the Ideology of Āyatullāh Bihishtī, the analysis of Principles and Limitations Based on MacCallum Model
پديد آورندگان :
عبداله نسب، محمدرضا دانشگاه آزاد اسلامي واحد قم، قم، ايران , رنجبر، مقصود دانشگاه آزاد اسلامي واحد قم - گروه علوم سياسي، قم، ايران
كليدواژه :
آيت‌الله بهشتي , آزادي دروني , آزادي بيروني , مدل مك كالوم
چكيده فارسي :
هدف پژوهش حاضر تبيين مفهوم آزادي در انديشه آيت‌الله بهشتي، براساس مدل مك كالوم است. بنابراين، سوال اصلي پژوهش اين است كه با توجه به اينكه در انديشه شهيد بهشتي آزادي داراي دو بُعد دروني و بيروني است، نگرش وي به آزادي، براساس مولفه‌هاي سه گانه مدل مك كالوم (فاعل، مانع و هدف) چگونه قابل تحليل است؟ پژوهش بر اين فرضيه استوار مي‌باشد كه شهيد بهشتي با اينكه برآزادي دروني بيش از آزادي بيروني اهميت مي‌دهد، ولي در عين حال سعي مي‌كند آزادي دروني را به‌مثابه مقدمه‌اي براي آزادي بيروني تحليل كند و رابطه دوسويه آزادي دروني و اجتماعي را برقرار كند. روش پژوهش توصيفي- تحليلي بوده و نتايج نشان داد كه خاستگاه نگرش شهيد بهشتي به عناصر مدل كالوم تحت‌الشعاع اولويتي است كه ايشان به آزادي دروني مي‌دهد. شهيد بهشتي در سه مولفه مذكور، برخلاف تعريف انديشمندان غربي از آزادي كه اعتنايي به خاستگاه دروني آزادي ندارند، به بُعد دروني آزادي توجه ويژه‌اي دارد و همين امر موجب مي‌شود كه نتوان مراد وي از آزادي را رهيافت مدرن از آزادي ترسيم كرد.
چكيده لاتين :
The purpose of the present study is to explain the concept of freedom in the ideology of Āyatullāh Bihishtī based on MacCallum model. Thus, with respect to the fact that freedom in the ideology of Shahīd Bihishtī is of two inner and outer aspects, the main research question investigates how his attitude to freedom is analyzed based on the triplet criteria in McCallum model (actor, obstacle, and objective). This research relies on the hypothesis that although Shahīd Bihishtī pays more attention to inner freedom than outer freedom, he nevertheless attempts to analyze the former as an introduction to the latter and thereby making a bilateral tie between them. The method of study is descriptive analysis and the results showed that his approach to the elements of McCallum model is under the influence of his priority to inner freedom. Contrary to the western thinkers whose definition of freedom has no regard for the internal source of freedom, Shahīd Bihishtī in the three aforementioned criteria pays special attention to the inner aspect of freedom and thus his purpose of freedom is not classified just within the modern approach to freedom.
