عنوان مقاله :
بررسي مؤلفه‌ها و ابعاد سياسي اجتماعي فرضيه كتاب‌سوزي در ايران به وسيله فاتحان مسلمان
عنوان به زبان ديگر :
An Investigation of the Components and Political-Social Aspects of the Hypothesis of Book Burning in Iran by the Muslim Conquerors
پديد آورندگان :
رضائي، صفيه دانشگاه آزاد اسلامي واحد قم - گروه تاريخ و تمدن ملل اسلامي، قم، ايران
كليدواژه :
كتاب‌سوزي , فتوحات اسلامي , مسلمانان , كتابخانه‌ها
چكيده فارسي :
هدف پژوهش حاضر نقد و بررسي فرضيه كتاب‌سوزي در ايران به دست مسلمانان است. بر اين اساس سوال اين است كه فرضيه كتاب‌سوزي و امحاء كتاب‌ها به وسيله فاتحان مسلمان، با شواهد و دلايل تاريخي، واقعيت‌هاي عيني، فرهنگي و اَسنادي، تا چه ميزان سازگار است؟ روش پژوهش توصيفي- تحليلي بوده و نتايج حاكي از آن است كه از منظر سياسي و اجتماعي، مسأله كتاب‌سوزي و امحاء كتاب به دست مسلمانان، مي‌تواند اينگونه تفسير شود كه تعاليم اسلام و رشد علمي مسلمانان، مجالي براي تجلّي علوم ايرانيان نگذاشته است و با بي‌اعتنايي به علوم ايشان، كتاب‌هايشان از بين رفته است. به اين معني كه سياست كلي اسلام بر اساس اهتمام به علم و دانش بوده و مسلمانان با سيراب شدن از معرفت منابع معتبر، ديگر علومي كه جايگاهي نداشتند از بين رفته و علومي كه شأن و جايگاه داشتند به دست مسلمانان رشد و تعالي پيدا كرده است.
چكيده لاتين :
The purpose of the present study is critical investigation of the hypothesis of book burning in Iran by the Muslim conquerors. Accordingly, the main research question is how much the hypothesis of book burning and destruction of books by the Muslim conquerors is compatible with historical evidences and reason as well as objective, cultural, and documentary facts. The method of study is descriptive analysis and the results indicated that from political and social perspective, the subject of book burning and destruction of books by the Muslim conquerors can be interpreted that Islam's instruction and the Muslims' scientific improvement left no further opportunity for the presentation of the Iranians' sciences so their books were extinguished as a result of negligence to their fields of science. It means that the general policy of Islam is based on consideration for science and knowledge and that the Muslims had become so rich by the knowledge of valid references so other branches of science that were not needed gradually were extinguished and just sciences with dignity and state were developed by the Muslims.
