تأثير خانواده درماني شناختي-رفتاري بر سلامت عمومي و رضايت زناشويي خانواده‌هاي داراي كودكان كم‌توان ذهني شهرستان خرم آباد

The effect of cognitive behavioral family therapy on general health and marital satisfaction of families with mentally retarded children in Khorramabad city

توجه به خانواده به عنوان مهمترين نهاد اجتماعي و بستر رشد تك تك افراد جامعه بسيار مهم است. هدف پژوهش حاضر تعيين اثربخشي خانواده درماني شناختي- رفتاري بر سلامت عمومي و رضايت زناشويي خانواده‌هاي داراي كودكان كم‌توان ذهني شهرستان خرم آباد بود. روش اين پژوهش، شبه‌آزمايشي با طرح پيش‌آزمون- پس‌آزمون با گروه كنترل بود. جامعۀ آماري شامل كليۀ خانواده­هاي داراي كودكان كم‌توان ذهني مراجعه‌كننده به مراكز توانبخشي شهرستان خرم‌آباد در تابستان سال 1393 بودند كه تعداد 30 خانواده به صورت نمونه­گيري در در دسترس انتخاب و به صورت تصادفي در دو گروه آزمايش (15 نفر) و گواه (15 نفر) قرار گرفتند. پرسشنامۀ سلامت عمومي و پرسشنامۀ رضايت زناشويي به عنوان پيش­آزمون مورد استفاده قرار گرفت، سپس گروه آزمايش به مدت 12 جلسه تحت خانواده درماني شناختي– رفتاري قرار گرفتند و گروه كنترل هيچ مداخله­اي دريافت نكرد. در پايان پس­آزمون بر روي هر دو گروه اجرا شد و داده‌ها با استفاده از نرم­افزار 21-SPSS و روش تحليل كوواريانس مورد تجزيه و تحليل قرار گرفت. يافته­هاي پژوهش نشان داد كه بين دو گروه آزمايش و كنترل پس از خانواده درماني شناختي – رفتاري تفاوت معناداري وجود دارد (05/0>P) به‌طوري‌كه ميانگين نمرۀ سلامت عمومي و رضايت زناشويي گروه آزمايش نسبت به گروه كنترل افزايش يافت.

Considering the family as the most important social institution and the context for the growth of each individual in society is very important. The purpose of this study was to determine the effectiveness of cognitive behavioral family therapy on general health and marital satisfaction of families with mentally retarded children in Khorramabad city. This research is a quasi-experimental design with pretest-posttest design with control group. The statistical population consisted of all families with mentally retarded children referred to Khorramabad rehabilitation centers in the summer of 2014. 30 families were selected by sampling in random sampling and were randomly divided into two experimental groups (15 individuals) an‎d witness (15 people). The general health questionnaire and marital satisfaction questionnaire were used as a pretest, then the experimental group received 12 sessions of cognitive-behavioral family therapy and the control group received no intervention. At the end of the post-test, the data were analyzed using SPSS-21 software and covariance analysis. The findings showed that there was a significant difference between the two groups of experimental and post-cognitive-behavioral family therapy (P<0.05). Mean score of general health and marital satisfaction in the experimental group was significantly higher than the control group Increased.