عنوان مقاله :
مقايسه تطبيقي اسطوره و عرفان در هفت شهر عشق عطار با غزليات بيدل دهلوي
عنوان به زبان ديگر :
A Comparative Study of Myth and Mysticism in the Attar's Seven Cities of Love with Bidel Dehlavi's Lyric Poems
پديد آورندگان :
پازوكي، معصومه دانشگاه آزاد اسلامي واحد خلخال - گروه زبان و ادبيات فارسي، خلخال، ايران , اسداللهي، خدابخش دانشگاه محقق اردبيلي - دانشكده ادبيات و علوم انساني - گروه زبان و ادبيات فارسي، اردبيل، ايران , نيكويي، عليرضا دانشگاه گيلان - دانشكده ادبيات و علوم انساني - گروه زبان و ادبيات فارسي، گيلان، ايران , هاشم پورسبحاني، توفيق دانشگاه پيام نور مركزي تهران - دانشكده ادبيات و علوم انساني، تهران، ايران
كليدواژه :
استغنا , سلوك عرفاني , سوررآليسم , اعتدال , صحو
چكيده فارسي :
از نخستين ادوار رشد تدريجي و بلوغ فكري بشر، انسان همواره در جستوجوي مباني و منابع بعضي از علوم در حوزههاي گوناگون، به ويژه در حوزه علوم انساني بوده است. در همين فرايند چه بسا در انديشه كشف رمز و رازهاي مرتبط با همگرايي اين علوم نيز بوده باشد. بي گمان خاستگاه اغلب علوم انساني از وجوه مشترك برخوردارند، وليكن در ادامه به جهت گسترش دامنه آنها، اينگونه به نظر ميرسد كه سرچشمههاي تكوين و شكل گيري آنها بايد متفاوت باشد. مقولههايي مانند اسطوره و عرفان اگرچه داراي رويكردي به ظاهر متفاوت ميباشند اما هر دو از مظاهر بارز و برجسته هويت ايراني هستند كه در مواضع متعدد به ويژه در بعد نمادين بودن زبان، تأويل پذيري، روايتگري، رويكرد هنري، قرابت با متون ديني از همگرايي و همسويي برخوردارند و اين اشتراك و همگرايي بيشتر در حوزه شعر و ادب خود را نمايان ميسازد. لذا شعراي بسياري از جمله حافظ از اين نكته غافل نبودهاند.
چكيده لاتين :
From the first periods of gradual growth and intellectual maturity of human beings, human beings have always been in search of the foundations and resources of some sciences in various fields, especially in the field of humanities. In the same process, he may have thought of discovering the mysteries related to the convergence of these sciences. Undoubtedly, the origins of most of the humanities have commonalities, but in order to expand their scope, it seems that the origin of their formation must be different. Categories such as myth and mysticism, although seemingly different in approach, but both are prominent manifestations of Iranian identity in various positions, especially in the symbolic dimension of language, interpretability, narrative, artistic approach, closeness to religious texts, they have convergence and harmony and this commonality and convergence shows itself more in the field of poetry and literature. Therefore, many poets, including Hafez, have not been unaware of this point.
عنوان نشريه :
مطالعات ادبيات تطبيقي