عنوان مقاله :
طراحي الگوي برنامه درسي براي استفاده از يادگيري غيررسمي مبتني بر شبكههاي اجتماعي مجاز در جهت توسعۀ حرفهاي دانشجو معلمان
پديد آورندگان :
حامدي نسب ، صادق دانشگاه بيرجند - دانشكده علوم تربيتي و روانشناسي - گروه علوم تربيتي , آيتي ، محسن دانشگاه بيرجند - دانشكده علوم تربيتي و روانشناسي - گروه علوم تربيتي , رستمي نژاد ، محمد علي دانشگاه بيرجند - دانشكده علوم تربيتي و روانشناسي - گروه علوم تربيتي , سراجي ، فرهاد دانشگاه بوعلي سينا - دانشكده علوم انساني - گروه علوم تربيتي
كليدواژه :
برنامه درسي , يادگيري غيررسمي , شبكه هاي اجتماعي , توسعۀ حرفهاي , دانشجو معلمان
چكيده فارسي :
پيشينه و اهداف: در چند سال اخير سايت ها و نرمافزارهاي شبكه هاي اجتماعي بهعنوان يكي از بانفوذترين پديده ها در بين فناوري هاي جديد تبديلشده است. يادگيريهاي دانشجومعلمان و توسعۀ حرفهاي آنها نيز در اين بستر بهصورت رسمي و غيررسمي اتفاق ميافتد. در اين راستا هدف پژوهش حاضر طراحي الگوي برنامه درسي براي استفاده از يادگيري غيررسمي مبتني بر شبكههاي اجتماعي مجاز در جهت توسعۀ حرفهاي دانشجو معلمان است.روشها: اين پژوهش با رويكرد چند روشي انجام شد. براي طراحي الگوي فوق، ابتدا از روش زمينه بنياد استفاد گرديد. مشاركتكنندگان اين پژوهش كليه دانشجو معلمان رشته آموزش ابتدايي دانشگاه فرهنگيان خراسان جنوبي بودند كه در سال 1398-1397 مشغول به تحصيل بودند. براساس نمونهگيري هدفمند و با مصاحبه نيمه ساختار يافته، تا اشباع نظري داده ها، با 15 نفر از اين دانشجويان مصاحبه انجام شد. براي تحليل دادهها، با استفاده از رويكرد تحليل ابعاد و طي مراحل كدگذاري باز، محوري و گزينشي، الگوي موجود مربوط به يادگيري غيررسمي مبتني بر شبكه هاي اجتماعي دانشجو معلمان در جهت توسعۀ حرفه اي آنها استخراج شد. براي بهدست آوردن اعتبارپذيري و تأييدپذيري دادهها از دو روش بازبيني مشاركتكنندگان و مرور خبرگان غير شركتكننده در پژوهش استفاده شد. در پايان با روش پژوهش نظريهاي و براساس يافتههاي قبلي، در ابتدا عناصر نهگانه كلاين مبناي كار قرار گرفت و براساس آن، الگوي موردنظر طراحي شد. در مرحله بعد به شناسايي مفاهيم اساسي يا همان ويژگيهاي عناصر برنامه درسي و مفاهيم ساختاري كه در واقع همان شناسايي ارتباط بين اين عناصر هست، پرداخته شد. درنهايت الگوي ارائهشده توسط متخصصان اعتباربخشي شد.يافتهها: يافتهها نشان داد كه اهداف در شبكههاي اجتماعي پيشبينينشده، انعطافپذير و پيوسته هستند كه خاصيت گلوله برفي دارند و بايد اعتباريابي شوند. محتوا در شبكههاي اجتماعي لازم است از ويژگيهايي مانند؛ هماهنگ با مخاطب، زمينهساز تفكر انتقادي، كنشگرا و غربالگر بودن برخوردار باشد. فعاليتهاي يادگيري؛ زمينهساز خودكفايي و تعلق، برآوردهكننده خواستهها، برانگيزاننده و بسترساز آموزش فردي و گروهي است. مواد و منابع؛ متنوع، سهلالوصول، سيال و تعاملي است. گروهبندي فراگيران نيز غيرخطي، اختياري و مبتني بر تشريكمساعي و پاسخگويي آنلاين است. همچنين در شبكههاي اجتماعي؛ زمان كافي براي تأمل در پاسخ، امكان برقراري ارتباط با گرههاي ارتباطي در هرزمان، امكان هدر رفت زمان مفيد با محتواي جذاب و دستيابي به حجم انبوهي از اطلاعات در زمان كم وجود دارد. علاوه بر اين، دسترسي به اطلاعات و منابع آموزشي در هر مكان وجود دارد و مكان يادگيري، خالق فرصتها و مبتني بر زيستبوم و ارتباطات تعاملي است. راهبردهاي تدريس در اين پزوهش، مسئله محور، تعاملي، مبتني بر شناورسازي فراگير و با هدايتمنعطف مدرس همراه است. شيوههاي ارزشيابي هم كيفيت گرا، فرآيندمدار، خودارزيابانه، پيوسته و مبتني بر بازخورد آني است. همچنين يافتهها نشان داد كه اكثر متخصصان اعتبار الگو را در سنجههاي مربوط به اعتبار، انسجام، ادراكپذيري، نوآوري، كاربردپذيري، مقبوليت و جامعيت تأييد كردند.نتيجهگيري: با توجه به ويژگيهاي عناصر برنامه درسي مبتني بر شبكههاي اجتماعي، به برنامه ريزان درسي پيشنهاد ميشود كه براي طراحي برنامه درسي مبتني بر شبكههاي اجتماعي در راستاي تحقق توسعۀ حرفهاي دانشجومعلمان از مختصات اين عناصر استفاده كنند. همچنين پيشنهاد ميشود دانشگاه فرهنگيان زيرساختهاي لازم را براي استفاده هدفمند از شبكههاي اجتماعي در جهت توسعه حرفهاي دانشجومعلمان فراهم كند.
عنوان نشريه :
فناوري آموزش
عنوان نشريه :
فناوري آموزش