عنوان مقاله :
پديدارشناسي تجربيات زيسته معلمان در مورد چالش هاي برگزاري دوره هاي آموزش ضمن خدمت آموزشوپرورش
پديد آورندگان :
حبيبي آذر ، افسانه دانشگاه آزاد اسلامي واحد تبريز - دانشكده علوم انساني - گروه علوم تربيتي , كيهان ، جواد دانشگاه آزاد اسلامي واحد اروميه - گروه علوم تربيتي , طالبي ، بهنام دانشگاه آزاد اسلامي واحد تبريز - دانشكده علوم انساني - گروه مديريت آموزشي
كليدواژه :
دورههاي ضمن خدمت , چالش دورههاي ضمن خدمت , معلمان , آموزشوپرورش , پديدارشناسي
چكيده فارسي :
پيشينه و اهداف: وجود معلماني شايسته، متبحر و برخوردار از توانمندي حرفه اي و آموزشي بالا، براي انجام آموزش هاي باكيفيت بسيار ضروري و حياتي است. در اين راستا، برنامه هاي توسعه حرفه اي و دوره هاي آموزشي مادام العمر و مستمر در قالب هاي مختلف من جمله دوره هاي آموزشي ضمن خدمت، براي معلمان برگزار مي شود. عليرغم اهميت اين دوره ها، بررسي گزارش يافته هاي بسياري از پژوهش ها حاكي از آن است كه دوره هاي ضمن خدمت آموزشوپرورش براي بسياري از معلمان اثربخشي لازم را ندارند. ازاينرو پژوهش حاضر به مطالعه چالش هاي برگزاري دوره هاي آموزش ضمن خدمت آموزشوپرورش از نظر معلمان پرداخته است.روشها: روش پژوهش حاضر، كيفي با رويكرد پديدارشناسي از نوع تجربيات زيسته است. مشاركتكنندگان پژوهش حاضر تمام معلمان شاغل در استان آذربايجان غربي بودند. نمونه پژوهش باملاحظه معيارهايي از قبيل اشتهار معلمان، كسب مقام هاي مرتبط با فناوري در جشنواره هاي استاني يا كشوري، تجربه تدريس دوره هاي آموزش فناوري در اداره آموزشوپرورش به روش نمونه گيري غيراحتمالي هدفمند انتخاب شدند و حجم نمونه با در نظر گرفتن قاعده اشباع نظري تعيين شد براي دريافت بازخورد كفايت و اشباع نظري داده ها، بعد از هر مصاحبه، در اسرع وقت، پياده سازي، دست نويس و كدگذاري شدند؛ بعد از انجام 22 مصاحبه، (13 زن و 9 مرد) داده ها به اشباع نظري رسيدند. روش گردآوري داده ها مصاحبه نيمه ساختاريافته بود. دو تكنيك ضبط صدا و يادداشتبرداري (با تأكيد بر ضبط صدا) براي روش گردآوري داده ها استفاده شد. براي آناليز داده ها و استخراج مضامين اصلي رويكرد تحليل مضمون طبق رويكرد چهار مرحله اي گيورگي (1970) در بستر نرم افزار MAXQDA10 انجام گرفت.يافته ها: يافته ها نشان دادند كه چالش هاي برگزاري اين دوره ها را مي توان در چهار مضمون يا چالش اصلي طبقه بندي و ارائه نمود؛ اين چالش ها عبارتند از: 1) «انگيزه معلمان براي حضور فعال و هدفمند در دوره ها» (شامل زير مقولههاي چالش هاي دروني و چالش هاي بيروني)؛ 2) «چگونگي و نحوه برگزاري دوره ها» (شامل زير مقولههاي عدم توجه به ماهيت موضوعي دوره ها، و عدم توجه به زيرساخت موردنياز)؛ 3) «استمرار (موضوعي و زماني) در برگزاري دوره ها» (شامل زير مقولهها عدم پيوستگي سلسلهمراتب موضوعي، و عدم استمرار زماني در برگزاري دورهها)؛ و 4) «انطباق محتواي دوره ها با نيازهاي معلمان» (شامل نياز محور نبودن دورهها، عدم توجه به تناسب دانش پيش نياز معلمان براي مشاركت در دوره ها، و تخصصي نبودن دورهها).نتيجه گيري: با توجه به اينكه همانند ديگر سازمان هاي دولتي، در سازمان آموزشوپرورش نيز برگزاري دوره هاي آموزش ضمن خدمت معلمان به نوعي اجباري است؛ لذا تصور مي رود برگزاري اين دوره ها به نوعي «رفع تكليف» بوده و به «اثربخشي» دوره ها زياد توجهي نمي شود. لذا نتيجه گرفته مي شود چالش اول اين باشد كه معلمان انگيزه مشاركت در دوره ها را ندارند. چالش دوم اين است كه چون زيرساخت هاي موردنياز برگزاري عملي دوره ها فراهم نمي شود؛ لذا دوره ها اثربخشي مورد نظر را ندارند. چالش سوم اين است كه چون دوره ها به لحاظ موضوعي و زماني، بهطور مستمر برگزار نمي شوند؛ بنابراين باوجود صرف هزينه هاي كلان، اثربخشي آن مشهود نيست. بر اساس چالش چهارم، چون «پيش نياز مشاركت در دوره» و «سطح بندي معلمان» رعايت نمي شود؛ لذا محتواي دوره ها در راستاي توسعه توانمندي هاي حرفه اي معلم تنظيم نمي شود. بر اين اساس پيشنهاد مي شود، براي برگزاري دوره ها، ابتدا عمليات نيازسنجي و پيش نيازهاي دوره ها تدوين شده، معلمان سطح بندي شوند، زيرساخت هاي مورد نياز دوره ها تهيه شده و با در نظر گرفتن توالي موضوعات، دوره ها در زمان هاي مناسب برگزار و سپس ارزشيابي لازم انجام گيرند.
عنوان نشريه :
فناوري آموزش
عنوان نشريه :
فناوري آموزش