معناشناسي توصيفي واژه «حكمت» با تكيه بر آيات و روايات

Descriptive semantics of the word "wisdom" based on verses and hadiths

قرآن كتابي است كه نياز به تدبر دارد و مسلماً صاحبان خرد، بيش‌ترين سهم را در اين بهره گيري دارند. لغت يوناني «فيلوزوفيا» در متون منطقي قديم كه از يوناني به عربي ترجمه شده، به لفظ حكمت برگردانده شده و عرب، لغت فلسفه را نيز مرادف حكمت به كار برده است. شناخت اشيا را به بهترين نحو، «حكمت» مي‌نامند. در اين پژوهش با رويكرد توصيفي- تحليلي و با تكيه بر آيات و روايات بدين نتايج رسيديم: معناشناسي واژه حكمت شامل سه بُعد كلمات همنشين، كلمات جانشين و كلمات متضاد است. از مفاهيمي كه در آيات به همراه اين كلمه ذكر شده‌اند، مي‌توان واژه حكمت را جامع‌تر شناخت. كلماتي مانند خير كثير، شكر و افعالي مانند ايتاء، تعليم و... . كلمات جانشين به واژگاني اطلاق مي‌شود كه سبكي مشابه حكمت را داشته باشند، مانند عقل، ذي حجر، لبّ و فكر. واژه‌اي كه دقيقاً متضاد حكمت مي‌باشد، جهل است كه شناخت جهالت، تأثيري شگرف در دستيابي به مقدمات حكمت دارد.

Qur'an is a book that requires contemplation, and certainly the wise people have the most contribution. The Greek word "philosophy" has been translated into the word "wisdom" in ancient logical texts translated from Greek into Arabic, and the Arab has used the "philosophy" synonymously with "wisdom". Knowing things in the best way is called "wisdom". In this research, with a descriptive-analytical approach and relying on verses and hadiths, we achieved the following conclusions: The semantics of the word wisdom includes three dimensions of companion words, substitute words and opposite words. From the concepts mentioned in the verses with this word, the word wisdom can be known more comprehensively. Words such as goodness, thank and verbs such as Ita, education, etc. Substitute words refer to words that have a similar style to wisdom, such as intellect, Zi Hajar, Labb and thought. The word that is the opposite of wisdom is ignorance, and the knowledge of ignorance has a tremendous effect in achieving the premise of wisdom.