عنوان مقاله :
بررسي استعارههاي مفهومي و مبناي طرحوارهاي آنها در نابينايان مطلق مادرزاد و همتاي بينايشان بر اساس نظريۀ شناخت بدنمند
پديد آورندگان :
اسماعيل پور اقدم ، الهام دانشگاه آزاد اسلامي واحد كرمانشاه , دهقان ، مسعود دانشگاه كردستان - گروه زبان انگليسي و زبانشناسي
كليدواژه :
نظريۀ شناخت بدنمند , استعارههاي مفهومي , بينايان , نابينايان
چكيده فارسي :
نظام مفهومي ذهن بشر كه انديشه و عمل انسان بر آن استوار است، ماهيتاً استعاري است و ريشه در نظام مفهومي زبان دارد. بنابراين، از استعاره به عنوان مقوله اي مهم در مطالعات زباني ياد مي شود. پژوهش حاضر به بررسي الگوي بدنمندي استعاره هاي مفهومي در نابينايان مطلق مادرزاد در مقايسه با همتايان بينايشان بر مبناي معنيشناسي شناختي در چارچوب استعاره هاي مفهومي از ديدگاه ليكاف و جانسون (1980) پرداخته است. ماهيت انجام اين پژوهش كه از نوع كمي ـ كيفي (آميخته) بوده بهصورت مقايسه اي بين دو گروه از افراد نابينا و همتايان بينا انجام شده است؛ بدين ترتيب كه 48 آزمودني بينا و نابيناي زن و مرد با تحصيلات ديپلم و ليسانس در سنين 18ـ28 سال مورد ارزيابي قرار گرفته اند و از آنها خواسته شده 30 واژۀ منتخب را بر مبناي راهكارهاي ريسي بيتي و پگي (1991) توصيف كنند. بر اين اساس، در ابتدا طرحوارههاي ذهني بهعنوان قلمرو مبدأ در نگاشتهاي استعاري و سپس، استعاره هاي مفهومي استفادهشده توسط آنها مورد بررسي قرار گرفته است. بررسي هاي صورت گرفته نشان مي دهد كه نابينايان باتوجه به فقدان حس بينايي بهعنوان مهمترين حس ، از توصيفات واژگاني بيشتر و بهمراتب طرحوارههاي ذهني و استعاره هاي مفهومي بيشتري نسبت به همتايان بينايشان استفاده مي كنند، بهطوري كه آزمودني هاي نابيناي زن ليسانس با بيشترين استفاده از طرحوارههاي ذهني و استعاره هاي مفهومي گزارش شده اند.