لزوم آزادي در شخصيتهاي پروتاگونيست (قهرمان) تراژديهاي يونان با نظر به نمايشنامه آنتيگونه از ديدگاه هگل

The Necessity of Freedom in Tragic Characters of Hegel Theory, by Emphasis on Antigone

هگل برخلاف ارسطو تقدير را سرنوشت شخصت پروتاگونيست (قهرمان) تراژدي نمي داند، بلكه ضرورت آزادي پروتاگونيست (قهرمان) تراژدي را به بحث مي گذارد و از اين نظر براي وي، يك تراژدي عالي، ماحصل برخورد و تعارض تراژيك ميان عملكرد آزادانه كاراكترهاست. هگل، آنتيگونه را نماينده والاي آگاهي مدني ميداند كه جز درپرتو آزادي فردي امكان ظهور نمي يابد. نزد هگل، آزادي همانا اراده است مشروط بر آنكه به چيزي محدود نگردد و آن زماني محقق ميگردد كه علاوه بر دارا بودن صورت ذهني، از صورت عيني نيز برخوردار باشد. نزد وي آزادي، جوهر اصيل روح است كه در مسير ديالكتيكي خود به سوي آزادي گام برميدارد و در اين ميان به خودآگاهي ميرسد و در نتيجه ضرورت آزادياش را به دست مي آورد. بنابراين مسئله عمده در تحقيق حاضر، پيش كشيدن آزادي به مثابه جوهره و شكل دهنده كاراكترهاي تراژدي است. در تفسير هگل، نمي بايستي صرفا به تقابلهاي كلاسيك ميان امر الهي و امر اجتماعي اشاره كرد، زيرا بدون درك آزادي نه تنها امكان درك چنين تقابلهايي وجود ندارد، بلكه ماهيت فرد در مقام عنصر خودآگاه در فلسفه هگل كمرنگ مي شود. در نتيجه در نظريه تراژدي هگل، خودآگاهي قهرماناني چون آنتيگونه اهميت مي يابد. هگل، تراژدي را بازتابي از خودآگاهي دوران و نيز نوعي آزادي و كنش تاريخي ميداند. در مقاله حاضر براساس روش توصيفي تحليلي، به ديدگاه هگل در خصوص ضرورت آزادي در قهرماني همچون آنتيگونه اشاره ميشود و اين پرسش كه در نظريه تراژدي هگل، آزادي كاراكتر تراژيك چگونه پديدار مي گردد، مورد تحقيق قرار خواهد گرفت. بي ترديد ضرورت آزادي حاصل رفع يك تضاد است. تضاد ميان امر ذهني و عيني.

Hegel , contrary to Aristotle , doesn’t know the destiny as the fate of the tragedy hero, but challenges and discusses about the necessity of the freedom of the tragedy hero , and from this point of view , for him , an excellent tragedy is the result of the tragic conflict and encounter between the free performance of the characters. Hegel, knows Antigone as the grand representative of civil awareness that cannot be appeared, except by individual freedom. For Hegel, freedom is will, on this condition that it wouldn´t be limited to anything and could be achieved whenever it has objective and subjective aspect. For him, freedom is the genuine nature of the soul that takes steps toward freedom in its dialectic path, and it achieves self-awareness and consequently, achieves its freedom necessity. The main issue in Hegel’s tragedy theory, is undoubtedly the self-awareness of Greek tragedy heroes. Hegel, knows tragedy as the reflection of self-awareness and a kind of freedom and historic act. In this paper, based on analytic-descriptive method, the Hegel’s viewpoint about the necessity of freedom in a hero like Antigone, is stated, and this question will be investigated ((how the freedom of tragic character is appeared in the Hegel tragedy theory?)). Undoubtedly, the necessity of freedom is the result of resolving a conflict; A conflict between a subjective and objective issue.