عنوان مقاله :
بررسي و تحليل غزلي از ديوان شمس با رويكرد به يكي از آموزههاي رواقي در ربط و نسبت با مثنوي معنوي
عنوان به زبان ديگر :
No title
پديد آورندگان :
گرجي، مصطفي دانشگاه پيام نور، تهران، ايران , كوپا، فاطمه دانشگاه پيام نور، تهران، ايران , عابديه، حميد دانشگاه پيام نور، تهران، ايران , چراغي، ناهيد دانشگاه پيام نور، تهران، ايران
كليدواژه :
مثنوي معنوي , غزليات شمس , فلسفۀ رواقي , حكمت به من چه , سبك زندگي
چكيده فارسي :
ارتباط بينامتني بهمثابۀ يكي از روشهاي تحليل متون در گسترۀ پژوهشهاي ادبي، ميتواند به كشف و فهم ناگفتهها و نانوشتههاي متن/ متون منجر شود. در اين ميان، بررسي و تحليل ربط و نسبت مثنوي معنوي و غزليات شمس در تعامل با يكديگر و كمك به فهم بهتر نانوشتههاي هم، در گسترۀ پژوهشهاي مولويشناسي ميتواند گامي در راستاي فهم بهتر تأملات مولوي از يك سو و مولويپژوهي از سويي ديگر باشد؛ همچنين با توجه به اينكه مفهوم «سبك زندگي» بهويژه در حوزۀ اخلاق عملي، از پربسامدترين موضوعاتي است كه در سالهاي اخير مطمح نظر پژوهندگان قرار گرفته، آثار مولوي غنيترين منابع مورد مداقۀ اين حوزه بوده و به ارائۀ الگوي مناسب از طرز تلقي خاص از نحوۀ مواجهه با امور جهان (درون و بيرون) پرداخته است. در اين ميان، يكي از طرز تلقيها و ايماژهاي بزرگ و مهم در نگاه به خود (درون) و جهان (بيرون) با رويكرد به انديشۀ رواقي (ترجيح تغيير جهان درون نسبت به جهان بيرون)، اصلِ «حكمت به من چه» است كه البته شناخت ساحتها و لايههاي پنهان وجودي انسان، پيششرط مهم درك اهميت و ورود به اين اصل ميباشد. با اين چهارچوب نظري كه به تشابه يا همانندي انديشۀ مولوي و فلاسفۀ رواقي اشاره دارد، هدف اين مقاله واكاوي مفهوم اصل «به من چه» با روش مقايسهاي و تحليلي با توجه به يكي از غزليات شمس و مثنوي معنوي است. دقت در اين طرز تلقي نشان ميدهد مولوي لازمۀ اين طرز تلقي رواقي و حركت استكمالي انسان را با اصل «ترجمه خلق مكن حالت و گفتار تو كو» (غزل 2144) و رهايي از هرآنچه ربط و نسبتي با رشد و تعالي او ندارد، دانسته و پرهيز از گفتار، كردار و افكار بيهوده را از مهمترين آموزههاي «معناي زندگي» خويش معرفي ميكند.
چكيده لاتين :
No abstract
عنوان نشريه :
مطالعات عرفاني