عنوان مقاله :
ارزيابي تأثير رخداد زلزله بر تغييرات ادراكي- شناختي بازماندگان از مسكن و محيط زندگي، مورد مطالعاتي: زلزله سال 1382 شهر بم
عنوان به زبان ديگر :
The Impact of Earthquakes on Survivors’ Perceptual and Cognitive alterations in Residential Environment; Case Study: Bam Earthquake, 2003
پديد آورندگان :
اسدي، سعيده دانشگاه تربيت دبير شهيد رجايي - دانشكده معماري و شهرسازي - گروه معماري، تهران، ايران , شرقي، علي دانشگاه تربيت دبير شهيد رجايي - دانشكده معماري و شهرسازي - گروه معماري، تهران، ايران , متكي، زهير دانشگاه شهيد بهشتي - دانشكده معماري و طراحي شهري - گروه بازسازي پس از سانحه، تهران، ايران
كليدواژه :
تأثير رخداد زلزله سال 1382 بم , ساختارهاي ادراكي- شناختي بازماندگان , بازسازي بم و فهرج , مسكن و محيط زندگي پساسانحه
چكيده فارسي :
رخداد ناگهاني زلزله، بازماندگان را با ناهماهنگيهايي در جهان پساسانحه روبرو و بر ساختارهاي ادراكي- شناختي و ارزيابي از محيط زندگي مطلوب تأثير ميگذارد. در اين راستا، تحقيق حاضر ديدگاه جوامع زلزلهزده بم و فهرج پيرامون اهميت ابعاد مختلف مسكن و محيط بازسازي شده را با جامعه كنترل با ماهيت اجتماعي، فرهنگي، اقتصادي و محيطي شبيه، كه دچار زلزله نشده، مورد مقايسه و سنجش قرار داده است. تحقيق با رويكرد تركيبي و با روش مصاحبه، مردمنگاري، پيمايش از طريق پرسشنامه و اسكيسهاي دستي اجرا شد. جوامع مورد پژوهش شهر بم و فهرج و محله بازار كرمان بهعنوان جامعه كنترل بودند. انتخاب نمونه در جامعه كنترل به صورت تصادفي ساده و در جوامع سانحهديده غيرتصادفي هدفمند بود. بر اساس يافتهها، ابعاد فردي- بينفردي مسكن و محيط مسكوني بازسازيشده بيش از عملكرد جمعي اين واحدها از ديدگاه جوامع زلزلهزده حائز اهميت شدهاند. ادراك از خطر، اهميت ايمني و استحكام خانه را افزايش و تجارب بيخانماني؛ زندگي در سرپناه اضطراري و موقت؛ برنامهها و سياستهاي بازسازي، افراد را به سوي شناختهاي پاسخگوي خودباوري؛ حفاظت از خودپنداره؛ بهبود پنداشت ديگران از خويشتن (شأن اجتماعي) و بيان تمايز بين خود و ديگري (شخصيسازي) سوق دادهاند. مقولاتي همچون طراحي مبتني بر سليقه؛ حريم و قلمروها؛ معنا؛ نماي مطلوب و دوست داشتن مسكن اهميت مضاعفي يافتهاند. در مقابل در شناخت از جهان پيرامون و عملكرد جمعي محيط مسكوني تضاد در طرحوارههاي شناختي و عدم تعادل بين شناخت و مناظر ذهني پيش و پسازلزله ايجاد شده و مقولههايي چون واحدهاي همسايگي؛ عرصههاي نيمه عمومي؛ ديد و منظر و اهميت دادن به تعمير و نگهداري مسكن در مقايسه با گروه كنترل از قدر كمتري برخوردار شدهاند. نتيجه ميشود، در كنار بازتواني مقياس فرد- بين فردي، بهبود انگاره از جهان نيز در بازسازي مسكن و محيط زندگي با هدف بازتواني جمعي نياز است.
عنوان نشريه :
معماري و شهرسازي آرمان شهر