مديريت علفهاي هرز در سال 2050؛ چشم اندازها در مورد آينده علوم علفهاي هرز

با نحوه عمل مشابه براي مقابله با اين روند، اغلب هيچ جايگزيني اقتصادي براي علفكشها در محصوالت با سطح زير كشت وسيع وجود ندارد. درهمين زمان، جمعيت جهان درحال رشد بوده و افزايش توليد مواد غذايي براي تغذيه نه ميليارد نفر جمعيت پيشبيني شده تا سال 2050 ضروري است. در اينجا ما اين چالشها را همراه با روندهاي نوظهور در فناوري و نوآوري در نظر ميگيريم كه اميد به ارائه مديريت پايدار علفهاي هرز در آينده را فراهم ميكند. ظهور محصول طبيعي منجر به كشف علفكشهاي جديد و سموم زيستي شده و نشان ميدهد كه ميتوان روشهاي جديدي را كشف كرد، درحاليكه مهندسي ژنتيك نيز گزينه هاي ديگري را براي دستكاري انتخاب علف ً كش و ايجاد رويكردهاي كامال جديد براي مديريت علفهاي هرز فراهم ميكند. پيشرفت در درك اثرات متقابل پاتوژن گياه به توسعه عوامل جديد كنترل بيولوژيكي كمك ميكند و بينش در مورد اثرات متقابل گياه-گياه نشان ميدهد كه پاسخ محصوالت به رقابت را ميتوان با دستورزي بهبود بخشيد. انقالب ايجاد شده در قدرت محاسبه و اتوماسيون منجر به ايجاد يك صنعت نوپا با استفاده از ديد ماشيني و اطالعات سيستم موقعيت ياب جهاني براي تشخيص علفهاي هرز از محصوالت و كنترل دقيق علفهاي هرز شده است. اين فنآوريها، از طريق مكانيسمهاي شيميايي يا مكانيكي، امكانات متعددي را براي مديريت كارآمد علفهاي هرز فراهم ميكنند. همچنين براي تصميمگيري خوب، توليدكنندگان به اطالعاتي نياز دارند، كه با كارآيي و ويژگي بي سابقه اي ارائه شده و جنبه هاي توسعه كار را متحول ميكنند. ما فكر ميكنيم تأمين نيازهاي مديريت علفهاي هرز كشاورزي تا سال 2050 و بعد از آن چالشي است كه مستلزم تعهد آژانسهاي تامين بودجه، محققان و دانشجويان براي بومي سازي فنآوريهاي جديد به منظور حصول راه حلهاي با دوام مديريت علفهاي هرز است. ادغام فنآوريهاي مديريت علفهاي هرز قديمي و جديد در سيستمهاي متنوعتر مديريت علفهاي هرز، مبتني بر درك بهتر زيست شناسي و اكولوژي علفهاي هرز بوده و ميتواند استراتژيهاي مديريت تلفيقي علفهاي هرز و مديريت مقاومت را ارائه دهد، كه پايدارتر از فنآوريهايي است كه اكنون از بين رفته اند