ارزيابي تغييرات مديريتي و كالبدي-فضايي شهرهايِ پيرامون مادرشهر تهران (موردپژوهي: شهر قدس)

شهرگرايي شتابان، رشد روزافزون شهرها، افزايش تراكم جمعيت در نواحي شهري ناشي از مهاجرت و تبديل كانون‌هاي روستايي به مكان‌هاي گسسته‌ي شهري و ادغام شهري به شهري ديگر سبب برهم‌خوردن تعادل فضايي جمعيت و برنامه‌ريزي، آسيب‌هاي اجتماعي و دگرگوني‌هاي كالبد شهري فراگير شده است كه اين تغييرها، نياز به تغييرات مديريتي و كالبدي-فضايي دارد. مديريت حريم كلان‌شهرها به دلايل مختلف اقتصادي، سياسي، اجتماعي و زيست‌محيطي، موضوعي چالش‌برانگيز و تنش‌آفرين در روابط بين سطوح حكومتي بوده است. كلان‌شهر تهران نيز در رابطه با مسائل توسعه در نواحي حريم با چالش‌هايي پرشمار روبه‌رو است. اين مديريت به لحاظ عمل‌كردي و و جغرافيايي، يك مديريت پراكنده است؛ از اين رو، ضرورت به‌كارگيري نظام مديريت يك‌پارچه‌ي شهري در اين نواحي بايسته است. جامعه آماري شامل شهروندان و كارشناسان(مديران و مسئولان) شهرقدس است كه بر اساس برآورد فرمول كوكران، اين تعداد براي شهروندان برابر با 384 نفر و براي كارشناسان برابر با 226 نفر تعيين شده و براي تجزيه‌وتحليل داده‌هاي پژوهش از نرم‌افزار SPSS و براي آزمون فرضيه‌ها از آزمون t تك‌متغيره بهره‌گيري شده است. نتايج پژوهش نشان مي‌دهد كه مديريت يك‌پارچه‌ در شهر قدس، به عنوان يكي از شهرهاي پيرامون مادرشهر تهران، در سطحي نامناسب قرار دارد و تنها برقراري اين مديريت باعث پيش‌رفت عمراني، خدماتي و رضايت عمومي مي‌شود. در همين راستا، فرضيه‌ي پژوهش مورد تأييد قرار گرفته است و پيوستنِ شهر قدس به شهر تهران از جنبه‌ي بهبود مديريتي و كالبدي-فضايي در شهر قدس، اثرگذار است. كارشناسان و مردم شهر قدس در الحاق شهر قدس به شهر تهران ديدگاه موافق دارند و باورمندند كه اين عمل به دگرگوني‌هاي سياسي، اقتصادي، فرهنگي و اجتماعي و افزايش اعتبارات براي طرح‌هاي عمراني شهر قدس مي‌انجامد.