عنوان مقاله :
آگاهي، ويژگي نوخاسته يا برخاسته از جوهر نفس؟
پديد آورندگان :
عبادي ، احمد دانشگاه اصفهان - دانشكده الهيات و معارف اهلالبيت(ع) - گروه معارف اهلالبيت(ع) , عموسلطاني فروشاني ، محمدمهدي دانشگاه اصفهان - دانشكده الهيات و معارف اهلالبيت(ع) - گروه معارف اهلالبيت(ع)
كليدواژه :
آگاهي , نوخاستهگرايي , ذهن , نفس , تجرد
چكيده فارسي :
در نگاه نوخاستهگرايان ويژگيها، آگاهيْ صرفاً ويژگياي است كه از فرايندها و همسازيهاي ريزترين اتمها، مولكولها، پروتئينها، پليمرها، سلولها تا بافتها، ارگانها و اندامها، براثر تعامل با كل جهان هستي و گذر از مراحل تكامل نوخاسته شده است و به اين زيرلايهها فروكاسته نميشود؛ بلكه تمايز وجودي با اجزا و ساختار سيستمِ زيرلايۀ فيزيكي، شيميايي و عصبي خود دارد؛ درعينحال، خصوصيتي نيست كه حاكي از جوهر ذهن/نفس باشد. درمقابل، نوخاستهگرايي جوهري، بر تحقق جوهر مجردِ نفس/ذهن استدلال كرده است. تجزيه، تحليل و تكميل فلسفيـاستدلالي اين دو مدعا، مسئلۀ اصلي است. نوخاستهگرايان ويژگيها، بهدليلِ نگاه سيستمي و وابستگيِ آگاهي به حالات عصبي و نواحي مغزي و نيز مشاهدۀ اختلالات عصبيـروانشناختي، حالت آگاهي را به زيرلايۀ عصبي نسبت ميدهند و وجود جوهر ذهن/نفس را نميپذيرند؛ ولي براساسِ خصوصيات آگاهي ازجمله منظر اولشخص، ارجاع، وحدت ذهني، كيفيات ذهني (كواليا)، علّيت ذهني آگاهي، وضعنداشتن و محالبودن انطباع آن بر ماده، اتمي و انفعالينبودن، بلكه ارتباطي، تفسيري و استنباطي و ابداعيبودنِ آگاهي، ميتوان بر تحقق جوهر مجرد ذهن/نفس استدلال كرد. منشأ اختلالات اعصاب و روان، تعلق ذاتي نفس به بدن در مرتبۀ گياهي و تعلق عارضي آن در مرتبۀ جوهري است.