مقايسه ويژگي هاي روان سنجي سنخ نماي مايرز ـ بريگز (MBTI)

هدف از انجام اين پژوهش، مقايسه ويژگي هاي روان سنجي سنخ نماي مايرز ـ بريگز (MBTI) بر روي دانش آموزان دوره متوسطه شهر تهران به منظور شناخت شخصيت و خصايص رواني آنها بود. به همين منظور 732 نفر دانش آموز دختر و پسر دوره تحصيلي متوسطه شهر تهران با روش نمونه گيري چند مرحله اي به طور تصادفي انتخاب شدند. براي جمع آوري اطلاعات از سنخ نماي مايرز ـ بريگز (MBTI) و پرسش نامه شخصيتي پنج عاملي نئو NEO – FFI استفاده شد. در تجزيه و تحليل اطلاعات به دست آمده، روايي سنخ نماي مايرز ـ بريگز از طريق محاسبه ضريب همبستگي بين قطب هاي سنخ نماي مايرز-بريگز و همبستگي بين سنخ هاي مايرز ـ بريگز با مؤلفه هاي NEO – FFI به دست آمد و اعتبار آن با ضريب آلفاي كرونباخ محاسبه شد. مقايسه ميانگين نمره هاي دانش آموزان دختر و پسر در سنخ نماي مايرز ـ بريگز نيز از طريق آزمون تحليل واريانس چند متغيري MANOVA مورد بررسي قرار گرفت. نتايج حاصل از آزمون همبستگي پيرسون نشان داد بين قطب هاي سنخ نماي مايرز ـ بريگز (MBTI) همبستگي دروني معناداري در سطح (0.05 P ) وجود دارد و همبستگي قوي بين اين اندازه ها بيانگر روايي واگراست. آلفاي كرونباخ براي قطب هاي سنخ نماي مايرز ـ بريگز (MBTI) در دامنه 0.58 تا 0.75 به دست آمد. آزمون تحليل واريانس چند متغيري نشان داد اثر اصلي قطب هاي (MBTI) در سطوح متغير مستقل جنسيت (دختر و پسر) از لحاظ آماري معنادار نيست. فقط اثر اصلي قطب هاي MBTI در سطوح متغير مستقل پايه تحصيلي اول، دوم و سوم متوسطه از لحاظ آماري معنادار است.