عنوان مقاله :
فرهنگ به مثابه بستر سياست در عهد پهلوي
عنوان به زبان ديگر :
فاقد عنوان لاتين
پديد آورندگان :
اسماعيلي، هادي فاقد وابستگي سازماني
كليدواژه :
فرهنگ , سياست , دوران پهلوي , مذهب زدايي
چكيده فارسي :
در دوران دودمان پهلوي اقدامات ساختار شكنانه قابل توجهي روي داد كه هريك با دخالت مستقيم دولت و دربار صورت ميگرفت. مشخصه اصلي اين اقدامات ساختارشكنانه را شايد بتوان در باستانگرايي مدرن يافت. در اين رهيافت، باستانگرايي و مدرنيته توامان با سرعتي شتاب آلود مسيري را طي ميكردند كه مقصد آن حذف تدريجي سنتهاي ديني و بومي و جايگزيني مدلي ناهمخوان با زيست بوم فرهنگي ايرانيان بود. به تعبير ديگراين خانواده بستري فرهنگي را بسط دادند كه سياستهاي فرهنگي و سياسي زاييده اين بستر هستند و تمام سياستگذاريهاي دوره حكومت پدر و پسر برخاسته از اين زمينه است. اين مقاله در پي توصيف و تفسير فرهنگي از سياستهاي پهلويان است.
عنوان نشريه :
مطالعات تاريخي