شناسايي و رتبه‌بندي عوامل مؤثر بر اجراي لجستيك معكوس در صنعت خودروسازي ايران با رويكرد تحليل شبكه‌اي فازي

امروزه لجستيك معكوس به يكي از چالش‌برانگيزترين موضوعات در حوزه زنجيره تأمين صنعت خودرو تبديل شده است. از اين ‌رو شناخت عواملي كه در اجراي لجستيك معكوس تأثيرگذار مي‌باشند حائز اهميت مي باشد. در دهه گذشته به موضوع لجستيك معكوس توجه زيادي شده است. از دلايلي كه باعث تمركز سازمان‌ها بر اين موضوع شده است مي‌توان به اين موارد اشاره نمود: انگيزه‌هاي رقابتي، انگيزه‌هاي اقتصادي مستقيم و دلايل زيست‌محيطي. هم‌چنين در بسياري از موارد وجود قوانين و مقررات خاص در حوزه برگشتي‌ها، سازمان‌ها را وادار كرده است توجه بيشتري به اين بخش مبذول دارند.در اين تحقيق با گردآوري معيارهاي شناسايي‌شده تحقيقات پيشين و همچنين كسب نظرات خبرگان معيارهاي اوليه را مشخص كرديم كه شامل 3 معيار اقتصادي، محيطي و اجتماعي مي‌باشد كه هر كدام از اين معيارها داراي چندين زير معيار مي باشند. سپس اين عوامل در قالب پرسشنامه در اختيار خبرگان قرار داده شده و داده‌هاي گردآوري‌شده با روش تحليل عاملي تأييدي مورد تجزيه‌وتحليل قرار گرفته درنهايت تعدادي از عوامل حذف شده و عوامل نهايي باقي ماندند. به‌منظور رتبه‌بندي شاخص‌ها، مجدداً اين عوامل  از طريق پرسشنامه ANP به نظرسنجي خبرگان گذارده شده و براي اندازه‌گيري وابستگي‌هاي متقابل و رتبه‌بندي معيارها از تكنيك ANP فازي استفاده كرديم.