شماره ركورد :
1253560
عنوان مقاله :
رابطۀ زبان و شناخت در فلسفۀ افلاطون
پديد آورندگان :
ساكت ، اميرحسين دانشگاه شهيد بهشتي - دانشكده ادبيات و علوم انساني - گروه فلسفه
از صفحه :
59
تا صفحه :
71
كليدواژه :
افلاطون , زبان , نام‌گذاري , شناخت , ايده
چكيده فارسي :
مسألۀ زبان در فلسفۀ افلاطون مسأله‌اي ثانوي و از فروع نظريۀ شناخت است. به عقيدۀ او شناخت حقيقي، شناخت ايده‌ها ست، اما مسأله اين است كه شناخت آن‌ها تنها از طريق شناخت محسوسات امكان‌پذير مي‎‌شود و از اين‌رو تبيين ارتباط ميان ايده‌ها و محسوسات، و يافتن واسطه‌اي كه آن‌ها را به يكديگر پيوند دهد، از بغرنج‌ترين مسائل فلسفۀ افلاطون است. به نظر مي‌رسد او در بعضي از آثار خود چنين مي‌انديشد كه زبان واسطه‌اي ميان ايده‌ها و محسوسات است، زيرا نام‌ها از جهتي به ايده‌ها و از جهتي به افراد محسوس شباهت دارند و به واسطۀ آن‌ها مي‌توان از شناخت محسوسات به شناخت ايده‌ها رسيد. بنابراين ارتباط دوسويۀ نام‌ها با ايده‌ها و محسوسات، شناخت حقيقي را امكان‌پذير مي‌سازد، اما تفاوت ميان ايده‌ها و محسوسات چنان زياد است كه به تدريج اشكالاتي در تبيين اين ارتباط بروز مي‌كند، تا آن‌جا كه افلاطون در اطلاق نام‌ها، چه بر ايده‌ها، چه بر محسوسات، تشكيك مي‌كند. وي از سويي نام‌ها را ناظر به ايده‌ها مي‌داند و معتقد است كه دلالت نام‌ها بر محسوسات به علت صيرورت و نقص ذاتي محسوسات، نوعي دلالت لفظي است. اما از سويي ديگر ايده‌ها را فراتر از زبان و شناخت نهايي آن‌ها را مستلزم خروج از زبان مي‌داند، زيرا به عقيدۀ او زبان از بسياري جهات به محسوسات شباهت دارد و اطلاق آن بر ايده‌ها جايز نيست.
عنوان نشريه :
شناخت
عنوان نشريه :
شناخت
لينک به اين مدرک :
بازگشت