طراحي مدل تركيبي مبتني بر رويكردهاي ميك مك فازي و فرآيند تحليل شبكه‌اي براي ارزيابي شاخص‌هاي شايستگي هاي مربي گري در بانك تجارت

امروزه علاقه به اعمال سبك مربي گري در ميان مديران سازمانها در حال رشد است. سازمان ها به دنبال اين روش مديريتي هستند تا با استفاده از شايستگي هاي مربي گري، نيروي انساني خود را متعهد ساخته و به بهبودعملكرد فردي و سازماني نائل آيند. با وجود اين، هيچ تحقيق يا ادبياتي در اين زمينه وجود ندارد كه كداميك از عوامل شايستگي هاي مربي گري بيشترين بهبود عملكرد فردي و سازماني را براي اين سازمانها به ويژه بانك ها بوجود مي آورند. كه در تحقيق حاضر در راستاي پاسخگويي به اين چالش، به صورت جامع و نظام مند تمامي شاخص هايي كه در حوزه شايستگي هاي مربي گري موثر هستند از طريق مطالعه اسنادي و به كمك روش دلفي فازي و نظر 10 نفر از خبرگان شناسايي و با استفاده از رويكرد مدلسازي ساختاري تفسيري/ ميك مك فازي جهت نظم بخشيدن و جهت دادن به پيچيدگي روابط بين شاخص‌ها و از روش فرآيند تحليل شبكه‌اي به منظور شناسايي شاخص‌هايي كه بيشترين بهبود عملكرد را در حوزه شايستگي هاي مربي گري براي بانك تجارت به ارمغان مي‌آورند بهره گرفته شد. نتايج نشان داد كه خوشه طرز فكر مربي‌گري نسبت به ديگر خوشه‌ها و شاخص اشتياق براي عملكرد بلند مدت از اهميت و تاثير گذاري بيشتري در شاخص‌هاي شايستگي هاي مربي گري در بانك تجارت برخوردار هستند.