كليدواژه :
طبيعت گرايي زيست شناختي , ذهن , مغز , آگاهي , ماده گرايي , دوگانه گرايي , سرل
چكيده فارسي :
سرل مسئله ذهن-بدن را طبيعت‌گرايي زيست‌شناختي مي‌نامد. به نظر وي آگاهي همانند فتوسنتز و گوارش بخشي از جهان طبيعي است و سطح زيست‌شناختي يعني فرايندهاي نوروني در مغز باعث ايجاد آگاهي مي‌شوند. سرل فرض سنّتي تقسيم جهان به ذهني و فيزيكي را منشأ مسئله ذهن-بدن مي‌داند كه هم ماده‌گراها و هم دوگانه‌گراها در آن سهيم‌اند. دوگانه‌گراها فكر مي‌كنند به محض پذيرش واقعيت و تحويل‌ناپذيري آگاهي، ناچار بايد دوگانه‌گرايي را پذيرفت. ماترياليست نيز چنين مي‌انديشد كه با پذيرش مفهوم طبيعت‌گرايانه علمي جهان مجبور به انكار واقعيت و تحويل‌ناپذيري آگاهي هستيم. به نظر سرل هر دو گروه مي‌خواهند چيز درستي بگويند، اما نتيجه نادرستي مي‌گيرند. طبيعت‌گرايي زيست‌شناختي بر آن است كه قسمت درست اين دو ديدگاه را حفظ و بخش نادرست آنها را حذف كند. در اين نوشتار پس از تبيين نظريه سرل به بيان اشكالات متعدّد آن خواهيم پرداخت. نقدهاي مقاله از سه منظر مطرح شده‌اند: از منظر فلسفه ذهن، فلسفه علم و فراروانشناسي.
