بررسي ارتباط بين ديامتر لگنچه كليه با ريفلاكس ادراري در مبتلايان به هيدرونفروز مادرزادي

هدف: شايع‌ترين يافته در سونوگرافي كليه‌هاي جنيني هيدرونفروز مي‌باشد و تشخيص صحيح علت آن از اهميت بسزايي برخوردار است. مطالعه حاضر با هدف ارزيابي رابطه بين ميانگين قطر قدامي-خلفي لگنچه كليه با وجود و شدت ريفلاكس در بيماران با هيدرونفروز مادرزادي طراحي گرديد تا بر اساس آن از انجام اقدامات تهاجمي مثل سيستويورتروگرافي در حين ادرار كردن (Voiding cystourethrography, VCUG) كه به علت سونداژ سبب اضطراب والدين شده و شيرخوار را در معرض اشعه قرار مي‌دهد، مخصوصاً در موارد خفيف اجتناب شود. مواد و روش‌ها: در اين مطالعه مقطعي، بيماران مبتلا به هيدرونفروز مادرزادي كه پس از تولد در دوره نوزادي يا شيرخوارگي به درمانگاه كليه طي سال‌هاي 95-97 مراجعه داشتند وارد مطالعه شدند. بيماران تحت ارزيابي با اولتراسونوگرافي قرار گرفته و ديامتر قدامي-خلفي لگنچه كليوي در آنان مورد ارزيابي قرار گرفت. بيماراني كه پس از تولد هم‌چنان هيدرونفروز داشتند تحت VCUG قرار گرفتند. يافته‌ها: در مجموع 122 كودك وارد ارزيابي نهائي شدند. از لحاظ توزيع جنسي، 99 مورد (81.1%) پسر بودند. ميانگين ديامتر قدامي-خلفي لگنچه كليوي در بيماران با و بدون VUR به ترتيب برابر 12.50 ±19.51 ميلي‌متر و 5.68 ±12.15 ميلي‌متر بود كه بيانگر تفاوت معني‌دار بين دو گروه بود (ارزش P برابر 0.012). ارتباطي بين گريد ريفلاكس و قطر قدامي-خلفي لگنچه كليه يافت نشد (ارزش P برابر 0.301). بر اساس تحليل سطح زير منحني ROC، تعيين ديامتر قدامي-خلفي لگنچه كليوي متغير قابل قبولي براي پيش‌بيني وقوع VUR در پسرها بود (سطح زير منحني ROC برابر 0.738، ارزش P برابر 0.003). بر اين اساس، بهترين نقطه برش ديامتر قدامي-خلفي در پيش‌بيني VUR برابر 10.5 ميلي‌متر بود كه با حساسيت 76.8% و ويژگي 52.9% قادر به پيش‌بيني VUR در پسرها بود. نتيجه‌گيري: در هيدرونفروز مادرزادي قطر قدامي-خلفي لگنچه كليوي در سونوگرافي پس از تولد با وجود يا عدم وجود ريفلاكس در پسرها ارتباط داشت.