طراحي الگوي سياست گذاري مبتني بر هوش تجاري در وزارت علوم، تحقيقات و فناوري با دو رويكرد كلان و تفصيلي

مديريت علمي در سازمان‌ نيازمند طراحي الگوي مناسب سياست‌گذاري است تا سازمان بتواند با اتخاذ تصميماتي با حداقل خطا و استفاده هوشمندانه از داده‌ها به اهدافش دست يابد. عدم وجود الگوي مناسب و هوشمند در اين زمينه، عدم تصميم‌گيري‌هاي به‌موقع و مناسب، عدم وجود فرايند‌هاي سياست‌گذاري مبتني بر شواهد و دور شدن سازمان‌ها از وظايف حاكميتي خود، اهم دلايلي است كه نياز سازمان‌ها علي‌الخصوص وزارت علوم، تحقيقات و فناوري را به طراحي يك الگوي مناسب در اين زمينه مشخص مي‌نمايد. هدف پژوهش حاضر، طراحي الگوي سياست‌گذاري در وزارت علوم، تحقيقات و فناوري به‌صورت كلان و تفصيلي است. در واقع به‌دنبال پاسخگويي به سوال تحقيق يعني الگوي مناسب فرايند سياست‌گذاري در وزارت علوم، تحقيقات و فناوري چگونه است؟ هستيم. براي اين منظور ابتدا جهت طراحي الگوي كلان، با بهره‌گيري از رويكرد پژوهش اكتشافي و استفاده از روش تحقيق كيفي و راهبرد تئوري برخاسته از داده‌ها، اطلاعات لازم جمع‌آوري و پس از تجزيه تحليل با كمك گراندد تئوري، الگوي كلان سياست‌گذاري طراحي شد. سپس، الگوي تفصيلي با استفاده از روش تجزيه و تحليل ساخت‌يافته (SSADM) مورد طراحي قرار گرفت و اسناد بالادستي و شواهد، تعيين چشم‌انداز، ماموريت و سياست‌ها، تعيين اهداف كلان و استراتژيك، طراحي مدل و ارزيابي اهداف كلان و استراتژيك، تعريف اهداف كمي و عملياتي، طراحي مدل و ارزيابي اهداف كمي و عملياتي و انتخاب و تعيين اهداف كمي و عملياتي به‌عنوان اجزاي شش‌گانه الگوي‌ طراحي شده، تعيين و تبيين شدند. در نهايت نيز كيفيت الگوي‌ طراحي شده با روش‌هاي علمي مورد ارزيابي و اعتبارسنجي قرار گرفته و تاييد شدند.