عنوان مقاله :
تواناسازهاي مديريت دانش در نيروهاي مسلح
عنوان به زبان ديگر :
Knowledge Management Enablers in the Armed Forces
پديد آورندگان :
خليلي پور، علي دانشگاه عالي دفاع ملي - مديريت راهبردي نظامي، ايران , ظريف منش، حسين دانشگاه جامع امام حسين (عليهالسلام) - مديريت دفاعي، ايران
كليدواژه :
توانا ساز , مديريت دانش , نيروهاي مسلح
چكيده فارسي :
مديريت دانش موضوعي است كه در آن سازمان به صورت آگاهانه دانش خود را در قالب منابع، اسناد و مهارتهاي انساني جمع آوري و سازماندهي ميكند، سپس آنها را به اشتراك گذاشته و مورد تجزيهوتحليل قرار ميدهد. مديريت دانش به پشتيباني و ارتقاء فرايندهاي سازماني: ايجاد، ذخيره، بازيابي و اشتراك دانش در سازمان اشاره دارد مديريت دانش درواقع رشتهاي است كه در آن فرايند ايجاد، كدگذاري و اشتراك دانش انجام و براي افزايش نوآوري مورداستفاده قرار ميگيرد بوكويتز و ويليامز، فرايندهاي مديريت دانش را به دو بخش تقسيمبندي كردهاند. «فرايند تاكتيكي» شامل به دست آوردن دانش موردنياز براي فعاليتها، به كارگيري دانش در ايجاد ارزش، يادگيري، مبادله و تسهيم دانش موجود است. «فرايند راهبردي» به دست آوردن ارزش از فرايند تاكتيكي درجايي است كه راهبرد سازمان در جهت رسيدن به اهداف سازماني مورداستفاده قرار بگيرد. عواملي كه ميتوانند به فرايندهاي يادشده كمك كنند، تحت عنوان تواناساز شناخته ميشوند. موفقيت مديريت دانش، مستلزم وجود ابزارهايي است كه بهعنوان تواناساز شناخته ميشوند و عبارتاند از مشخصهها يا متغيرهايي كه اگر درست مديريت شوند، ميتوانند اثر قابلملاحظهاي را بر بهبود وضعيت رقابتي سازمان داشته باشند. هرچند اين عوامل بيشتر به تواناساز معروف هستند؛ ليكن تعابير ديگري همچون زيرساخت، شروط لازم، زمينه، ابزار، عوامل و... براي توصيف آنها بهكار ميرود. مديريت دانش با كمك تواناسازها؛ سرمايههاي انساني را به داراييهاي فكري تبديل و راههاي متفاوتي براي تسخير، ثبت، ذخيره و توزيع دانش در سازمان ارائه ميكند. تواناسازها با ايجاد زيرساختهاي لازم اجازه ميدهند، دانش سازماني بهطور همزمان و نظاممند رشد كند. آنها نهفقط به توليد دانش در سازمان كمك ميكنند؛ بلكه انگيزه اعضاي گروه، براي به اشتراك گذاشتن دانش هستند. نظر به اينكه عوامل موردبحث، منجر به افزايش احتمال موفقيت اجراي برنامه هاي مديريت دانش ميشوند؛ اين مهم است كه سازمانها، آگاهي كاملي از زيرساختهاي لازم براي انجام اين اقدام داشته باشند.اين عوامل در صورت عدم وجود در سازمان، بايد ايجاد گردند و در صورت وجود، بهتر است توسعه يابند. ازآنجاكه دانش در اداره جنگهاي نوپديد، نقش اساسي را ايفاء ميكند، سازمانهاي نظامي بايد روند دانشبنيان شدن را در حوزههاي مأموريتي خود سرعت بخشيده و آن را بهكارگيرند. ادبيات مرتبط قابلدسترس نشان ميدهد هرچند بررسيهاي متنوعي در مورد مديريت دانش انجامشده است، ولي مطالعه اي كه بهطور مشخص دربرگيرنده تمام ابعاد و مؤلفههاي مرتبط با تواناسازهاي مديريت دانش در نيروهاي مسلح باشد، صورت نگرفته است. تحقيق حاضر تلاش دارد تا با نگاهي جامع به محدوديتهاي تحقيقاتي در اين حوزه فائق آيد. ازاينرو مسئله اصلي پژوهش، در ابتدا " شناسايي عوامل مرتبط با تواناسازهاي مديريت دانش" و سپس " اولويتبندي آنها" ميباشد.
چكيده لاتين :
The establishment of knowledge in the field of defense has forced the armed forces organizations to develop their knowledge capabilities in a continuous and rapid process in order to achieve a strategic advantage. This important goal will be achieved by achieving factors that are referred to as enablers. Since the researches in this field were not comprehensive enough to identify all the relevant dimensions and components in a coherent framework, this study was conducted with the aim of identifying and prioritizing the effective components in the success of knowledge management. In order to ensure the proper selection of research components, an initial survey was conducted by referring to 10 defense experts (appointed to knowledge jobs in the main headquarters of the Armed Forces or defense professors and researchers knowledgeable in knowledge management). The collected opinions were applied in the conceptual model of the research. Because of the limited statistical population, this study used a purposeful sampling method and using the snowball technique, a research questionnaire was sent to 40 knowledge managers in the Armed Forces. Research findings indicate that the factors mentioned in this study (including the four dimensions: "organizational structure", "organizational culture", "information technology" and "strategic approach" and their related components) are confirmed. Based on the results of the research, it was suggested that the armed forces organizations monitor the current situation of the above-mentioned components and prioritize the higher-ranking components.
عنوان نشريه :
مطالعات دفاعي استراتژيك