تأثير شبيه‌ سازي آموزشي مبتني بر رايانه بر مؤلفه‌هاي بهزيستي هيجاني دانش‌ آموزان

The effect of computer-based educational simulation on the components of emotional, psychological and social well-being of students

زمينه و هدف: از آنجا كه هدف فناوري آموزشي تسهيل يادگيري و بهبود عملكرد بود در اين راست «شبيه‌سازي‌هاي آموزشي» مي‌توانند به‌ عنوان تكنيك و يا رسانه‌اي موجب تحقق اين هدف شوند. هدف پژوهش حاضر تعيين تأثير شبيه‌سازي آموزشي مبتني بر رايانه بر مؤلفه‌هاي بهزيستي هيجاني، روان‌شناختي و اجتماعي در دانش‌آموزان است. روش: اين پژوهش از نظر هدف كاربردي و با روش نيمه‌آزمايشي طرح پيش‌آزمون – پس‌آزمون با گروه كنترل بود. جامعه آماري پژوهش حاضر كليه دانش‌آموزان دوم متوسطه منطقه 12 شهر تهران بودند كه 60 نفر از آن‌ها (30 نفر گروه آزمايش) و (30 نفر گروه كنترل) با روش نمونه‌گيري در دسترس به‌عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل پرسش‌نامه بهزيستي ذهني كي‌يز و ماگيارمو (2003) بود. روايي پرسش‌نامه توسط صاحب‌نظران و متخصصان رشته تاييد شد و پايايي آن با استفاده از ضريب آلفاي كرونباخ براي بهزيستي ذهني 0/82، بهزيستي هيجاني 0/66، بهزيستي روان‌شناختي 0/71، بهزيستي اجتماعي 0/76 به‌دست آمد كه نشان‌دهنده پايايي مطلوب بود. داده‌ها با آزمون تحليل كوواريانس تجزيه و تحليل شدند. يافته‌ها: يافته هاي پژوهش نشان داد شبيه‌سازي آموزشي مبتني بر رايانه بر مؤلفه‌هاي بهزيستي هيجاني (عاطفه مثبت و منفي) تأثير داشت. شبيه‌سازي آموزشي مبتني بر رايانه بر مؤلفه‌هاي بهزيستي روان‌شناختي (پذيرش خويشتن، هدف در زندگي، تسلط بر محيط، روابط با ديگران و رشد شخصي) تأثير داشت. شبيه‌سازي مبتني بر رايانه بر مؤلفه‌هاي بهزيستي اجتماعي (همبستگي، پذيرش و مقبوليت و واقع‌گرايي) تأثير داشت. نتايج: نتايج نشان داد خلأ پژوهشي، به ويژه در كاربرد شبيه سازي آموزشي براي دانش آموزان كاهش داده است. به معلمان پيشنهاد مي‌شود از شبيه سازي آموزشي براي مهارت هاي عملي و كاربردي در كنار روش سنتي و به عنوان مكمل جهت بهبود بهزيستي هيجاني، روان‌شناختي و اجتماعي و تسهيل يادگيري استفاده كنند.

Background and Aim:: The purpose of this study is to investigate the effect of computer-based educational simulation on emotional, psychological and social well-being in students. Method: This research was an applied and semi-experimental method was a pretest-posttest design with control group. The statistical population of the present study was all second high school students in district 12 of Tehran in the academic year of 2017-2016. Sixty of them (30 in experimental group) and (30 in control group) were selected as sample by available sampling method. The research tools included the subjective well-being questionnaire Keyes and Magyaromo (2003). The validity of the questionnaire was confirmed by experts and specialists in the field and its reliability was obtained using Cronbach's alpha coefficient for mental well-being 0.82, emotional well-being 0.66, psychological well-being 0.71, social well-being 0.76, which indicates reliability. Results: The findings showed that computer-based educational simulation had an effect on the components of emotional well-being (positive and negative emotion). Computer-based educational simulation influences the components of psychological well-being (self-acceptance, purpose in life, mastery of the environment, relationships with others, and personal growth). Computer-based educational simulation influences the components of social well-being (solidarity, acceptance and admissibility and realism). Conclusion: Based on the research results, the research findings have reduced the research gap, especially in the application of educational simulation for students. Teachers are advised to use educational simulations for practical and applied skills alongside the traditional method and as a supplement to improve emotional, psychological and social well-being and facilitate learning.