تحليل روايتِ كاركنان فرماندهي مرزباني ناجا از ويژگي‌هاي فرهنگ‌سازماني مطلوب

فرهنگ‌سازماني به‌سان روحي جمعي در سازمان، به اعمال، رفتار و منشِ كاركنان در قبال افراد و پديده‌هاي پيراموني خود برمي‌گردد. كه توجه بدان سبب رشد و بالندگي سازمان مي‌شود. هدف پژوهش حاضر، تحليل روايت كاركنانِ فرماندهي مرزباني ناجا از ويژگي‌هاي فرهنگ‌سازماني مطلوب است. اين پژوهش از نظرات انديشمندان حوزه فرهنگ‌سازماني چون فيليپس، ديويس و شاين بهره جُسته و با اتخاذ رويكردي كيفي، روشِ تحليل روايت را به ميانجي ابزار مصاحبه روايي با تعداد 20 نفر از كاركنان اين فرماندهي برگزيده است. يافته‌هاي پژوهش حاكي از 85 مفهومِ باز و 24 مقوله، ذيل 8 تِم اصليِ (فرماندهي و مديريتِ استراتژيك، مديريتِ خلاقانه منابع انساني، نوآوري، دانش و پژوهش، مديريت و نيازسنجيِ آموزشي، محوريت سرمايه معنوي، ارتقاء منزلت اجتماعي، نگهداشتِ بهينه اموال، نظارت و بازرسيِ هدفمند) است. نتايج حاصله اين پژوهش نشان مي‌دهد كه تحقق يك فرهنگ‌سازماني مطلوب، كارآمد و مولد در مرزباني، درگرو توجه به مؤلفه‌هايي چون؛ مباحث علميپژوهشي و اولويت قائل شدن براي آينده‌پژوهي، بسترسازي براي مديريتِ راهبردي در سازمان، توجه به جايگاه نيروي انساني و در پيش گرفتن رويه عُقلايي در عضوگيري هوشمندانه، آموزش علمي و نوين نظامي متناسب با نوع و حوزه‌هاي مأموريتي و تربيت نيروي متعهد و متخصص متناسب با نيازها، بهره‌مندي از تجارب نخبگان گذشته سازمان، توجه به استعدادها و تخصص‌هاي افراد و بارور ساختن آن‌ها، ايجاد پويايي در ميان جوانان سازمان با بهره‌مندي از افكار و ايده‌هاي آنان و امتناع از جزم‌انديشي در قبال نظراتشان، تعامل با مراكز علمينظامي در جهت بهره‌مندي از افكار و انديشه‌هاي آنان و ارتقا سطح تعاملات اجتماعي و درنهايت بومي‌سازي منشور سازماني متناسب با شرايط اجتماعيفرهنگي مناطق مرزي است.