عنوان مقاله :
مدل معادلات ساختاري رويكرد اجتماع محور و رويكرد پيشگيري مثبت با ميانجي گري راهبردهاي كنار آمدن براي بررسي تبعيت از درمان در افراد داراي اچ آي وي
پديد آورندگان :
اميري ، مهري دانشكاه آزاد اسلامي واحد بين الملل كيش , حسني ابهريان ، پيمان موسسه آموزش عالي علوم شناختي - كلينيك مغز و شناخت - گروه توانبخشي شناختي , روشن پژوه ، محسن دانشگاه علوم پزشكي ايران - انستيتو روانپزشكي تهران - گروه اعتياد
كليدواژه :
رويكرد اجتماع محور , روشهاي سازگاري , تبعيت درماني , راهبردهاي مقابله اي , بيماران مبتلا به HIV.
چكيده فارسي :
زمينه: بيماري ايدز تا سال ۱۹۸۱ ناشناخته بود و در سال ۱۹۸۴ مشخص شد كه ويروس اچ آي وي HIV عامل اين بيماري است. مدلهاي متعددي از جمله رويكردهاي اجتماع محور و برنامه هاي پيشگيري مثبت به منظور افزايش سازگاري با بيماري و بهره مندي از راهبردهاي مقابله اي براي پيشگيري از ابتلا افراد داراي اچ آي وي HIV به ايدز AIDS تدوين شده است وليكن هيچ كدام به موضوع تبعيت از درمان در اين بيماران با استفاده از رويكردهاي پيش گفت نپرداخته اند، اما اين پژوهش درنظر دارد به بررسي روابط ساختاري مدل اجتماعي سازگاري و رويكرد پيشگيري مثبت با بررسي نقش ميانجيگر راهبردهاي مقابلهاي براي بررسي تبعيت از درمان در افراد تحت پوشش باشگاه هاي مثبت سازمان بهزيستي بپردازد. هدف: اين پژوهش با هدف تعيين رابطه علّي روشهاي اجتماع محور سازگاري براي پيشگيري مثبت بر اساس تبعيت درماني با ميانجي گري راهبردهاي مقابله اي در بيماران مبتلا به اچ آي وي انجام شد. روش: پژوهش حاضر از نوع پژوهش هاي كاربردي و در چهارچوب طرح هاي همبستگي و معادلات ساختاري بود. جامعه آماري اين مطالعه شامل تمامي بيماران مبتلا به ايدز در شهر تهران در سال 1398 بود كه تعداد 250 نفر از آنان با نمونه گيري هدفمند از نوع در دسترس از بين بيماران مراجعه كننده به باشگاههاي مثبت تحت نظارت سازمان بهزيستي به عنوان نمونه انتخاب شدند. به منظور جمع آوري دادهها از پرسشنامۀ سبكهاي مقابله اي (لازاروس و فولكمن، 1984)، پرسشنامۀ سازگاري رواني اجتماعي با بيماري (دروگتيس و دروگتيس، 1990) و پرسشنامۀ تبعيت درماني (سيدفاطمي، رفيعي، حاجي زاده و مدانلو، 1397) استفاده شد. ارزيابي مدل مفهومي با روش الگويابي معادلات ساختاري انجام شد و براي آزمودن روابط غيرمستقيم، روش بوت استراپ (با استفاده از نرم افزار AMOS21) به كار رفت. يافته ها: مدل پيشنهادي پس از تصحيح، برازش قابل قبولي با دادهها دارد و همه مسيرهاي مستقيم از لحاظ آماري معنادار بودند (0/05 P). همچنين، همه مسيرهاي غير مستقيم (رابطه روشهاي سازگاري براي پيشگيري مثبت و تبعيت درماني از طريق راهبردهاي مقابله اي) معنادار بود (0/05 P). مسير غير مستقيم، تبعيت درماني بر سازگاري رواني اجتماعي با ميانجي گري راهبردهاي مقابله اي در افراد مبتلا به اچ آي وي با توجه به روش برآورد بوت استرپ مورد تأييد واقع گرديد. علاوه براين، نتايج نشان داد تبعيت درماني (0/001 P) و راهبردهاي مقابله اي (0/002 P) بر سازگاري رواني اجتماعي افراد مبتلا به HIV اثر مستقيم دارد و تبعيت از درمان باعث سازگاري رواني اجتماعي و به تبع آن بهره گيري از شيوه هاي مناسب و فعال مقابله با فشار رواني است و رفتار مقابله اي مسئله مدار را تسهيل مي نمايد. نتيجه گيري: بر اساس رويكرد اجتماع محور و روش هاي سازگاري انجام شده درباشگاه هاي مثبت سازمان بهزيستي، بيماراني كه راهبردهاي كنارآمدن را با رويكرد پيشگيري مثبت دنبال كرده بودند، تبعيت از درمان آسات تري را تجربه كردند كه احتمالا مي تواند از تبديل شدن اچ آي وي به ايدز در اين بيماران پيشگيري نمايد.
عنوان نشريه :
علوم روانشناختي
عنوان نشريه :
علوم روانشناختي