اثربخشي آموزش مؤلفه هاي هوش موفق مبتني بر نظريه سه وجهي استرنبرگ بر افزايش استدلال سيال و درك كلامي

زمينه: ارتقاء توانايي هاي شناختي ازجمله اهداف مهم براي بسياري از نظام هاي آموزشي است. در اين زمينه نظريه هوش موفق تلويحات آموزشي مختلفي دارد. پژوهش‌هاي گذشته اثربخشي آموزش مؤلفه هاي هوش موفق بر متغيرهاي مختلف را نشان داده‌اند اما در رابطه با اثربخشي آموزش مؤلفه هاي هوش موفق بر افزايش توانايي هاي شناختي پايه خلاء پژوهشي وجود دارد. هدف: هدف پژوهش حاضر بررسي اثربخشي آموزش مؤلفه هاي هوش موفق بر افزايش استدلال سيال و درك كلامي دانش آموزان پايه هفتم بود. روش: پژوهش حاضر كاربردي و از نظر طرح تحقيق شبه آزمايشي است. جامعه آماري شامل كليه دانش آموزان پايه هفتم شهرستان هليلان در سال تحصيلي 99-98 بود. نمونه شامل 30 نفر از دانش آموزان پايه هفتم بودند كه ابتدا از طريق روش نمونه‌گيري در دسترس انتخاب و سپس به‌صورت تصادفي در گروه هاي آزمايش و گواه (هر گروه 15 نفر) گمارده شدند. پس از اجراي پيش‌آزمون، دانش آموزان گروه آزمايش به مدت 15 جلسه تحت آموزش مؤلفه هاي هوش موفق (بسته محقق ساخته) قرار گرفتند سپس داده هاي مربوط به پس‌آزمون جمع‌آوري شد. براي گردآوري داده ها از مقياس هوش وكسلر (نسخه پنجم، 2014) استفاده شد. براي تجزيه‌وتحليل داده ها از آزمون هاي توصيفي (فراواني، ميانگين و انحراف استاندارد) و استنباطي (تحليل كوواريانس چند متغيري) با استفاده از نرم‌افزار SPSS نسخه 24 استفاده شد. يافته ها: بين گروه آزمايش و گواه از نظر استدلال سيال و درك كلامي تفاوت معناداري وجود داشت (0/001 p). نتيجه‌گيري: آموزش مؤلفه‌هاي هوش موفق مي‌تواند باعث افزايش نمرات استدلال سيال و درك كلامي شود؛ بنابراين مي‌توان از برنامه آموزش مؤلفه هاي هوش موفق به عنوان يك روش آموزشي مؤثر در جهت افزايش استدلال سيال و درك كلامي استفاده كرد