شناسايي ساختار و مختصات برنامه درسي هنرهاي بومي دوره دوم ابتدايي منطقه سيستان

زمينه: توانمندسازي دانش آموزان با آموزش مهارت هاي حرفه اي متناسب با شرايط محلي و مهارت هاي عمومي اشتغال و كارآفريني، همچون برنامه درسي هنر مبتني بر هنرهاي بومي استان مي تواند موضوع و فعاليت مناسبي براي اين كار به شمار آيد. اما به دليل عدم حمايت، بسياري از هنرهاي سنتي در مناطق مختلف ايران از جمله سيستان افول نموده و يا در وضعيت نابساماني به سر مي‌برند.. هدف: پژوهش حاضر با هدف شناسايي مؤلفه هاي برنامه درسي هنرهاي بومي منطقه سيستان در دوره دوم ابتدايي انجام گرفت. روش: پژوهش در دو مرحله و با روش پژوهش كيفي انجام پذيرفت. در مرحله اول، اسناد، مقالات و منابع مكتوب در دسترس مرتبط با موضوع، به روش سندكاوي مورد بررسي و داده ها جمع آوري گرديد و اين گردآوري اطلاعات تا مرحلۀ اشباع نظري ادامه يافت. تجزيه و تحليل اطلاعات اين مرحله، از طريق كدگذاري موضوعي صورت پذيرفت. در مرحله دوم پژوهش به منظور بررسي تجارب زيستۀ هنرمندان بومي منطقه سيستان از روش پديدارشناسي استفاده شد. در اين مرحله، انتخاب شركت كنندگان به روش نمونه گيري هدفمند ملاك محور، ابزار جمع آوري اطلاعات، مصاحبه نيمه ساختار يافته و روش تجزيه و تحليل اطلاعات روش كلايزي (1978) بود. يافته ها: بر اساس يافته هاي پژوهش؛ 7 مؤلفه اهداف، محتوا، يادهي يادگيري، مواد و منابع، فضا و مكان، زمان و ارزشيابي به عنوان مؤلفه هاي تشكيل دهنده برنامه درسي هنرهاي بومي منطقه سيستان استخراج شدند. طبق نتايج پژوهش حاضر در منطقه سيستان بايد بر عناصر برنامه درسي (اهداف، محتوا، روش تدريس، مواد و منابع آموزشي، زمان، مكان و ارزشيابي) و نقش هر كدام از اين عناصر بر تربيت هنري، توسعه مهارت ها، دانش، توانايي ها و نگرش ها، خلاقيت، موفقيت تحصيلي، تقويت مهارت هاي ارتباطي، كلامي و حركتي، حواس پنج گانه، توسعه قابليت تفكر دانش آموزان و آموزش اجتماعي، فرهنگي و درسي دانش آموزان با استفاده از هنر و تهيه و تدوين برنامه هايي كه آموزش را جذاب، لذت بخش و تأثيرگذارتر كنند؛ تأكيد شود. نتيجه‌گيري: توجه به دانش بومي، حفظ و ارتقاء دانش و هويت بومي و محلي، پرورش روحيه زيباشناسي و رشد و پرورش قابليت هاي وجودي براي بيان هنري در برنامه درسي هنر بومي منظقه سيستان ضروري است و براي تحقق و عملي كردن آن نياز به پژوهش هاي بيشتر در اين زمينه است.