عنوان مقاله :
بازتاب روايتشناسي نيايش در اشعار شاعران قرن ششم باتكيه بر اشعار «سنايي، نظامي، عطار»
پديد آورندگان :
سليماني ، اصغر دانشگاه آزاد اسلامي واحد قائمشهر - گروه زبان و ادبيات فارسي , رضايي ، رقيه دانشگاه آزاد اسلامي واحد قائمشهر - گروه زبان و ادبيات فارسي , اكبري ، ناهيد دانشگاه آزاد اسلامي واحد قائمشهر - گروه زبان و ادبيات فارسي
كليدواژه :
روايتشناختي , نيايش , سنايي , نظامي , عطار
چكيده فارسي :
زمينه و هدف: روايتشناسي از ديدگاه ساختارگرايان به مطالعه طبيعت، شكل و نقش روايت ميپردازد و ميكوشد توانايي و فهم متن روايت را نشان دهد. در همه اديان آسماني متناسب با تلّقي و درك انسانها از دين، شيوههايي براي رازونياز با معبود فراهم شده است. شاعران بعنوان دارندگان روحهاي لطيف و حساس، در لابلاي اشعار خود مناجاتهايي نغز و دلنشين گنجاندهاند كه از لطيفترين فرازهاي آثارشان است. ديدگاه روايتشناختي نيايش باعث آشنا شدن با جلوههاي هنري اين نوع ادبي ميشود و بر ارتباطات ممكن ميان نيايشها و متن روايي، بويژه «نظم و ترتيب، تداوم و بسامد، وجه و آوا» ميپردازد. جستار حاضر به بررسي جايگاه روايتشناسي نيايش در اشعار شاعران (سنايي، نظامي و عطار) پرداخته است. روش مطالعه: اين پژوهش با روش توصيفي- تحليلي و با بررسي شماري از روايتهاي نيايش اين شاعران براساس مباحث «نظم، تداوم، بسامد، وجه و آوا» در چهارچوب نظريه روايتشناسي است. در آغاز اين مباحث مباني نظري تحقيق، تبيين ميشوند، سپس نمونههاي فراواني از اشعار نيايشي بررسي و ارزيابي ميگردند. يافتهها: شاعران قرن ششم يا همان سبك عراقي، دارندگان روح و احساسات لطيف و حسّاس شعر فارسي هستند، آنچه در اشعار اين شاعران ميدرخشد، استفاده از نيايش و مناجات بعنوان گريزگاه احساسي است. نيايش و مناجات، جدا از بيان كردن احساسات، ميتواند ابزاري براي گريز از احساسات، بيان تعليق، نظم و ترتيب، تداوم، بسامد، وجه يا آوا باشد. نتيجهگيري: استفاده از نيايش و مناجات در اشعار اين شاعران گاهي در مفهومي غير از معناي اصلي خود بكار رفته است؛ اشعار نيايشي اين شاعران از طريق سفر به زمان گذشته و آوردن آن به زمان حال، علاوه بر زيباييآفريني و تأثيرگذاري، آدمي را به ناميرايي و تسلط بر زمان، اميدوار ميكنند و با تطبيق بين زمان نيايش و حجم نيايش، با ضربآهنگ و شتابي نسبتاً بالا، موجب رسايي و تأثير نيايش در ذهن روايتنيوشان ميشوند. همچنين رابطه بين دفعات تكرار يك حادثه در داستان و دفعات روايت شده در اشعار اين سه شاعر، بيشتر بصورت بسامد مفرد بيان ميشوند. فاصلهگيري سطوح داستان،گزارش و حضور اندك راوي در اشعار نيايشي اين شاعران، گاهي سبب شده است كه جزئيات و اطلاعات نسبتاً بيشتري ارائه شوند.
عنوان نشريه :
سبك شناسي و تحليل متون نظم و نثر فارسي
عنوان نشريه :
سبك شناسي و تحليل متون نظم و نثر فارسي