عنوان مقاله :
بررسي باورهاي معلمان ايراني در مورد يادگيري و تدريس
پديد آورندگان :
رحمتي ، زينب مؤسسه آموزش عالي علوم شناختي , تلخابي ، محمود دانشگاه فرهنگيان و مؤسسه آموزش عالي علوم شناختي - گروه علوم تربيتي , مرادي ، عليرضا دانشگاه خوارزمي - گروه روانشناسي باليني
كليدواژه :
مفاهيم , مفاهيم از پيشآموخته شده , تدريس , يادگيري
چكيده فارسي :
مقدمه: باورهاي معلمان، مهمترين عامل در كنشگري آنهاست. اين در حالي است كه منبع بسياري از باورهاي معلمان، تجربههاي شخصي آنها از دوران دانشآموزي خود و بعد از آن تجربههاي آنها با كلاس درس است. هدف پژوهش حاضر، بررسي فهم معلمان ايراني در مورد مفاهيم يادگيري، تدريس و بررسي ميزان انطباق آن با ديدگاههاي اخير علمي و به ويژه علوم شناختي در مورد يادگيري بود. روش كار: در اين پژوهش از روش پديدارشناسي استفاده شد كه در آن به بررسي انواع شيوههاي فهم از يك مفهوم يا پديده از منظر گروه خاصي از افراد پرداخته شد. شركتكنندگان در اين پژوهش ۱۵ نفر از معلمان مدرسه ابتدايي بودند كه باورهاي آنها در مورد يادگيري و تدريس از طريق مصاحبههاي عميق نيمهساختاريافته بررسي شد. يافتهها: نتايج پژوهش نشان داد معلمان ايراني بيش از همه در جريان اصلاحات آموزشي اخير از نقش معلم در تدارك بازيها و تجارب متنوع براي دانشآموزان آگاه شدهاند، در حالي كه تفاوتها و تناقضات دو مفهوم دانشآموز محوري و معلممحوري كماكان براي معلمان روشن نيست و در اظهارات خود به تناوب به اين دو رويكرد اشاره كردهاند. همچنين معلمان از اهميت نقش دانش قبلي به عنوان چارچوب سازماندهنده به تجربهها و اطلاعات جديد غافلند، توجه اندكي به نقش عوامل اجتماعي بر يادگيري دارند، جايگاه دانش را درون ذهن قلمداد ميكنند و با وجود اهميت زيادي كه براي عوامل هيجاني و انگيزش قائلند از نظريههاي دقيق انگيزشي بياطلاعند. همچنين عليرغم تأكيد زيادي كه بر وارد كردن مفاهيم روان شناسي شناختي و علوم اعصاب شناختي در دورههاي آموزش معلمان وجود دارد، معلمان درك محدودي از مفاهيمي مانند حافظه و توجه دارند. نتيجهگيري: مطابق با يافتههاي قبلي، نظام باورهاي معلمان ايراني نيز ناهمسو و حاوي باورهاي متناقض است. بررسي دقيق تناقضات و دلايل شكلگيري آنها، روشنگر مداخلات آينده براي بهسازي كلاس درس خواهد بود.
عنوان نشريه :
تازه هاي علوم شناختي
عنوان نشريه :
تازه هاي علوم شناختي