اثربخشي برنامه يكپارچه درمان فراتشخيصي بر اضطراب، افسردگي و تنيدگي نوجوانان دختر مبتلا به سندرم پيش از قاعدگي و كيفيت زندگي مادران آنها

The Effectiveness of a Transdiagnostic Treatment Program on Anxiety, Depression and Stress in Female Adolescents with Premenstrual Syndrome and Their Mothers' Quality of Life

زمينه و هدف: سندرم پيش از قاعدگي تجربه برخي علائم جسمي و رواني در روزهاي آخر چرخه قاعدگي است كه در عملكرد تحصيلي، اجتماعي و خانوادگي تداخل ايجاد مي‌كند. با توجه به مشكلات نوجوانان در اين دوره اين مطالعه با هدف تعيين اثربخشي برنامه يكپارچه درمان فراتشخيصي بر اضطراب، افسردگي و تنيدگي نوجوانان دختر مبتلا به سندرم پيش از قاعدگي و كيفيت زندگي مادران آنها انجام پذيرفته است. روش كار: اين مطالعه تجربي بر روي 26 دختر نوجوان مبتلا به سندرم پيش از قاعدگي كه در سال 1399 به دو مركز درماني واقع در شهر تهران مراجعه كرده‌اند، انجام شده است. بيماران به طور تصادفي در 2 گروه مداخله (12 نفر، 6 جلسه 90 دقيقه‌اي هفتگي) و كنترل (14نفر) تقسيم گرديدند. در اين مطالعه پرسش‌شوندگان به پرسشنامه‌هاي كيفيت زندگي سازمان بهداشت جهاني، مقياس افسردگي، اضطراب و تنيدگي، پرسشنامه غربالگري علايم قبل از قاعدگي و پرسشنامه افسردگي بك، قبل، بعد و يك ماه پس از مطالعه پاسخ دادند. در اين مطالعه از آزمون ANOVA تكراري و جهت تحليل از نرم‌افزار21 SPSS استفاده و سطح معني دار 5% در نظر گرفته شد. نتايج: يافته‌ها نشان داد كه گروه مداخله نسبت به گروه كنترل كاهش معني‌داري را از نظر ميانگين سه متغير افسردگي، اضطراب و تنيدگي از خود نمايش دادند (05/0p<). اين كاهش باعث افزايش معني‌دار كيفيت زندگي مادران شده بود. نتيجه‌گيري: نتايج مطالعه حاضر نشان داد كه برنامه يكپارچه درمان فراتشخيصي روشي موثر براي كاهش مشكلات رواني دختران نوجوان و افزايش كيفيت زندگي مادران آنها خواهد بود.

Background and Aim: Premenstrual Syndrome (PMS) is experiencing some physical and psychological symptoms in the last days of the menstrual cycle; it interferes with educational, social and family functioning, creating problems for the adolescents. The objective of this study was to determinee the effectiveness of a transdiagnostic treatment program on anxiety, depression and stress in female adolescents with premenstrual syndrome and their mothers' quality of life. Materials and Methods: This experimental study was conducted on 26 female adolescents with PMS referring to two health centers in Tehran, Iran in 2019. They were divided randomly in 2 groups, namely, an intervention (n=12, attending six 90-minute session per week) and a control (n=14) group. Data were gathered using the WHO Quality of Life, Beck depression, the DASS and PMS Screening Tool (PSST) questionnaires initially and after one month. The repeated ANOVA test was used for data analysis using SPSS software version 21; a p-value of <5% was considered to show statistical significance. Results: As compared to the control group, at the end of the period the intervention group showed a statistically significant decrease in the means of the three variables of depression, anxiety and stress (p <0.05). The decrease significantly improved the quality of life of the mothers. Conclusion: The findings of this study show that a transdiagnostic treatment program can be an effective method to reduce the psychological problems of adolescent girls and improve the quality of life of their mothers.