عنوان مقاله :
غربتها نميمانند، ميروند؛ خشونت در جهان متني رمان لولي خندهفروش
پديد آورندگان :
آقاپور ، فرزانه دانشگاه گيلان - گروه زبان و ادبيات فارسي
كليدواژه :
ادبيات اقليت , ادبيات چندفرهنگي , ادبيات كوليها , خشونت , علي اكبركرمانينژاد , لولي خندهفروش
چكيده فارسي :
اين پژوهش به واكاوي انواع خشونت در رمان لولي خندهفروش، ارتباط آن با «ديگربودگي» كوليها و ارزيابي دريافت مخاطب نهفته از خشونت پراكنده در اثر ميپردازد. لوليها در ادبيات ايران حضوري كمرنگ دارند و همين دراقليتبودگي و درحاشيهماندگي، خشونت پنهاني است كه رد پاي آنها را از واقعيت ادبي محو ميكند. لولي خندهفروش از معدود رمانهايي است كه جهان غريب لوليها را ترسيم ميكند و روايت آوارگي كوليها و خشونتي است كه از درون و بيرون به آنها تحميل ميشود. خشونت را از دو بُعد ميتوان در اين اثر جستوجو كرد: خشونتي كه از جامعۀ تاجيك (غيركولي) به كوليها تحميل ميشود و خشونتي كه كوليها به هم روا ميدارند و بازتاب فشارهاي بيروني است. رمان مالامال از خشونت آَشكار و پنهان است و با بهرهگيري از «روايتهاي ناشنيده» و راويان كوليتبار، جهان خشونتبار كوليها را لمسپذير ميكند. همچنين با كليشهزدايي، تصويرهاي سياهوسفيد كوليها را به چالش ميكشد. نظام سلسلهمراتبي اربابرعيتي، تبعيضهاي قومينژادي، دشنامها و تهمتها، دوپارگي جامعۀ كولي و تاجيك، قتل، غارت، تعصب و شكنجه از مصداقهاي خشونت در رمان اكبركرمانينژاد هستند. اين رمان با نگاهي آسيبشناختي خشونت فردي و جمعي را بازتاب ميدهد و با ژرفكاوي انگيزشهاي خشونتبار، همدلي خواننده را برميانگيزد. خشونت براي كوليها به پيشفرض تبديل شده است و آنها بهجاي ايستادگي دربرابر خشونت، با عاملان خشونت همراه ميشوند. مواجهه با «ديگريِ فرهنگي» خشونت نسلهاي آيندۀ كوليها را تعديل ميكند؛ اما نسل نو با هويتي ميانه، همچنان ديگريِ فروتر باقي ميماند و همچون حاشيهاي است كه به مركز آمده و در ميانۀ مركز به حاشيه رانده شده است.
عنوان نشريه :
روايت شناسي
عنوان نشريه :
روايت شناسي