عنوان مقاله :
هويت ممدوح در روايتهاي مدحي فرخي سيستاني: تكيننمايي و اصل برگزيدگي
پديد آورندگان :
محمدي ، خديجه دانشگاه كردستان , يعقوبي جنبه سرايي ، پارسا دانشگاه كردستان - گروه زبان و ادبيات فارسي
كليدواژه :
قصيده , فرخيسيستاني , انديشۀ سياسي ايرانشهري , اصل برگزيدگي , شاه ـ ممدوح , سليقۀ شاهي
چكيده فارسي :
قصيده، قالب اصلي ادبيات مدحي، يكي از رايجترين ابزار تبليغاتي و ايدئولوژيك دستگاه قدرت در جهان كلاسيك فارسي بوده است. در ادبيات فارسي قديم، قصيدۀ مدحي در چارچوب يك روايت منظوم سعي ميكند به پشتوانۀ گفتمان/ انديشۀ سياسي ايرانشهري كه اقتدار و مشروعيت شاه را با وجهي كاريزماتيك يا فرّهمند بازنمايي ميكند، وي را جانشين خدا اعلام كند و هويتِ سوژۀ «شاه ـ ممدوح» را همسو با اقتدار مفروض چونان امري تكين و خدايگونه بنماياند. در اين نوشتار، به قصد تبيين كاركرد ايدئولوژيك قصيدۀ مدحي، چگونگي بازنمايي هويت شاه ـ ممدوح در مقام موجودي «ابرانسان» با تكيه بر نشانهشناسي سبك زندگي وي ــ سليقه و مصرف ــ در قصايد فرخيسيستاني دلالتيابي و تفسير شده است. نتيجۀ تحقيق نشان ميدهد راوي قصايد فرخي در روايتهاي منظوم مدحي خود، سبك زندگي شاه ـ ممدوح و طبقۀ نيابتي وي را بهصورت سه نوع سرمايۀ «بدني»، «تمليكي» و «نهادينهشدۀ اجتماعي ـ فرهنگي» و در دو سطح، مصرف «مستقيم» و «نيابتي» بازنمايي ميكند. برايند اين بازنمايي شكلگيري هويت سوژۀ شاه ـ ممدوح در سه سطح تكيننماييِ «بيعيبي ـ ناميرايي»، «دارندگي ـ ناتمامي» و «عدالت ـ انضباط» است. موارد مذكور در مقام ويژگيهاي مفروضِ شاه برگزيده يا آرماني، «تمنا ـ توقعِ» سياسي ـ قدسيِ اغلبِ شاه ـ ممدوحان آن زمان بهويژه شاهان غزنوي بود كه قصايد فرخي بنابه قصد يا رسالت هژمونيك خود، بخشي از آن را برآورده است.
عنوان نشريه :
روايت شناسي
عنوان نشريه :
روايت شناسي