عنوان مقاله :
مطالعۀ تطبيقي ساختار خط شكسته در آثار درويش عبدالمجيد طالقاني و يدالله كابلي خوانساري؛ منتخب شكسته نويسان قدما و معاصران
پديد آورندگان :
يغمايي ، فاطمه دانشگاه نيشابور , درويشي ، محمد دانشگاه نيشابور - دانشكده هنر - گروه گرافيك , فرخ فر ، فرزانه دانشگاه نيشابور - دانشكده هنر - گروه گرافيك
كليدواژه :
خوشنويسي , خط شكسته , سبك قدما , سبك معاصران , درويش عبدالمجيد طالقاني , يدالله كابلي خوانساري
چكيده فارسي :
خط شكسته، از خطوط زيباي جهان اسلام، سومين گونه از خطوط خوشنويسي ايراني است كه در اوايل قرن يازدهم هجري ابداع شد و در سير تكامل، توسط درويش عبدالمجيد طالقاني به كمال رسيد. از شيوۀ درويش و پيروان او امروز با عنوان سبك و شيوۀ قديم قلم شكسته ياد ميشود. با گذشت چند قرن و پس از رخوت صد سالۀ اخير، يدالله كابلي خوانساري به اين قلم جان تازهاي بخشيد. در شيوۀ او هر اثر، فرم، فضا و تركيب خاص خود را پيدا كرد و همين تنوع و تازگي باعث نامگذاري سبك جديد (معاصر) قلم شكسته شده است. هدف اصلي اين مقاله، مطالعۀ تطبيقي ساختار خط شكسته در آثار درويش عبدالمجيد طالقاني، يدالله كابلي خوانساري؛ منتخب هنرمندان دو سبك قديم و معاصر است. در جهت نيل به اين هدف سعي بر آن است كه به اين سؤال پاسخ داده شود كه چه وجوه تشابه و تمايزي در ساختار خط شكستۀ درويش عبدالمجيد و يدالله كابلي وجود دارد؟ جامعۀ آماري اين پژوهش مجموعۀ آثار اين دو خوشنويس است كه به صورت تصادفي و بر اساس نمونههاي منتشرشدۀ در دسترس انتخاب شدهاند. نتايج پژوهش نشان ميدهد كه ساختار خط شكسته در آثار اين دو هنرمند، ضمن دارا بودن وجوه مشتركي مانند تنوع شكل حروف و كلمات، جويده نويسي در فضاي كشيدهها و استفاده از مركبهاي رنگي، تفاوتهايي با يكديگر دارند كه قانونمندي بيشتر حروف و كلمات، تركيببنديهاي خوانا و به دور از پيچشهاي نامتعارف در آثار درويش و اعمال سليقه بيشتر و نقاشيگونهتر كردن قطعه در آثار كابلي از جملۀ آنهاست.
عنوان نشريه :
تاريخ و فرهنگ
عنوان نشريه :
تاريخ و فرهنگ