پديد آورندگان :
اسمعيلي، فرزانه دانشگاه علوم توانبخشي و سلامت اجتماعي - دانشكده علوم تربيتي و رفاه اجتماعي - گروه پيش دبستاني، , طهماسبي، سيامك دانشگاه علوم توانبخشي و سلامت اجتماعي - دانشكده علوم تربيتي و رفاه اجتماعي - گروه پيش دبستاني، , محمدي آريا، عليرضا دانشگاه علوم توانبخشي و سلامت اجتماعي - دانشكده علوم تربيتي و رفاه اجتماعي - گروه پيش دبستاني، , ضا سلطاني، پوريا دانشگاه علوم توانبخشي و سلامت اجتماعي - دانشكده علوم تربيتي و رفاه اجتماعي - گروه پيش دبستاني،
كليدواژه :
سبك هاي فرزندپروري , رشد اخلاقي , دلبستگي , پيش دبستاني , كودك
چكيده فارسي :
اهداف
خانواده مانند دانشگاهي است كه در آن آموزش درس انسانيت و اخلاق كه پايه اساسي سعادت انسان را تشكيل مي دهد بر عهده والدين است كه بايد از كودكي شروع شود. رشد اخلاقي از موارد مهم در درك كودكان از قوانين و معيارهاي اخلاقي در جهت جلوگيري از گناه تا عمل به رفتار اخلاقي است. كمبود رشد اخلاقي، اضطراب و افسردگي، كودكان را در معرض بيشتر رفتارهاي جامعه ستيزي و خودكشي قرار مي دهد. در اين راستا فرزندپروري و دلبستگي به عنوان رهاورد مرتبط با رشد اخلاقي در هر خانواده اي مطرح است. اين مطالعه با هدف تعيين رابطه بين سبك هاي فرزندپروري با رشد اخلاقي با ميانجي گري دلبستگي در كودكان پيش دبستاني شهر تهران انجام گرفت.
روش بررسي
اين مطالعه توصيفي همبستگي روي 128 نفر از هشت مدرسه پيش دبستاني در استان تهران در نيمه دوم سال 1398 انجام شد. نمونه گيري به صورت طبقه اي انجام شد. داده هاي پژوهش با استفاده از پرسش نامه فرزندپروري بامريند (1972)، پرسش نامه دلبستگي هالپرن و كاپنبرگ (2006) و پرسش نامه رشد اخلاقي لطف آبادي (1384) از طريق پخش بين نمونه آماري جمع آوري شدند. پايايي پرسش نامه سبك هاي فرزندپروري براي مقياس آزادگذاري 0/69، براي استبدادي 0/77 و براي اقتدار منطقي 0/73 گزارش شده است و در مقياس كلي، 0/90 به دست آمد. پايايي اوليه پرسش نامه روابط مياني دلبستگي در مطالعه سازندگان پرسش نامه بر اساس همبستگي دروني، 0/85 و بر اساس روش دونيمه كردن 0/83 گزارش شده است. پايايي پرسش نامه رشد اخلاقي با روش آلفاي كرونباخ براي كل پرسش نامه بالاي 0/7 گزارش شد. اعتبار ابزارها با استفاده از شاخص روايي محتوايي مورد تاييد قرار گرفت و پس از حصول اطمينان از روايي و پايايي ابزار، پرسش نامه ها به صورت مصاحبه از دانش آموزان پرسيده شد. داده ها توسط آزمون هاي كولموگروف اسميرنوف، همبستگي چندگانه (اينتر)، تحليل واريانس و رگرسيون چندگانه (هم زمان) با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 21 مورد تجزيه و تحليل قرار گرفتند.
يافته ها
مشاركت كنندگان در اين تحقيق شامل 64 نفر (50 درصد) زن و 64 نفر (50 درصد) مرد بودند. نتايج آزمون رگرسيون حاكي از آن است كه سبك هاي فرزندپروري با رشد اخلاقي (با ضريب رگرسيون 0/74 و ضريب تعيين تعديل يافته 0/54) و همچنين دلبستگي با رشد اخلاقي (با ضريب رگرسيون 0/71 و ضريب تعيين تعديل يافته 0/49) ارتباط معني داري دارند (0/001=P). نتايج آزمون رگرسيون نشان داد به ازاي تغيير در يك واحد انحراف معيار سبك هاي فرزندپروري آزادگذاري، استبدادي و منطقي ميزان رشد اخلاقي كودكان پيش از دبستان به ترتيب به اندازه 0/435، 0/190 و 0/376، همچنين در مورد مولفه هاي دلبستگي تكامل انطباقي، واكنش هاي هيجاني، رفتارهاي منفي و دوري گزيدن از حمايت چهره دلبستگي (فرد مراقب) ميزان رشد اخلاقي كودكان پيش از دبستان به ترتيب به اندازه 0/336، 0/384، 0/264- و 0/114- قابل پيش بيني هستند. نتايج آزمون سوبل (با بتا و خطاي استاندارد معادله رگرسيون) نشان داد كه متغير دلبستگي به عنوان ميانجي (غيرمستقيم) با ميزان 29/2، در رابطه سبك هاي فرزندپروري با رشد اخلاقي تاييد مي گردد.
نتيجه گيري
نتايج حاصل از اين مطالعه نشان داد بين رشد اخلاقي با شيوه هاي آزادگذاري، استبدادي و اقتدار منطقي والدين رابطه مثبت معني داري در سطح اطمينان 0/001 وجود دارد. دلبستگي علاوه بر اثر مستقيم بر رشد اخلاقي، به صورت غيرمستقيم در ارتباط بين سبك هاي فرزندپروري با رشد اخلاقي تاثير معني داري دارد و گوياي اين مطلب است كه سبك هاي فرزندپروري و دلبستگي در كودكان پيش دبستاني تا چه اندازه مي تواند، رشد اخلاقي كودكان را پيش بيني كند. در آخر، دلبستگي به عنوان ميانجي بين سبك هاي فرزندپروري با رشد اخلاقي عمل مي كند؛ بنابراين لازم است با برنامه ريزي و پيگيري هاي لازم در جهت بهبود و ارتقاي رشد ذهني كودكان در مدارس پيش دبستاني اقدام شود. زماني كه والدين در روش هاي تربيتي خود در مورد فرزندشان ثابت قدم هستند، رفتارهاي ابراز وجود و اعتماد را به آن ها ارايه مي دهند، به گفته هاي كودكان خود گوش مي سپارند و گفت وگو با آن ها را ترويج مي دهند، همچنين روش انضباطي آنان توام با گرمي، منطق و انعطاف پذيري است و تا حدي به كودكان خود آزادي (سبك سهل گيرانه كه در پژوهش هاي ديگر ارايه نشده است) مي دهند، كودكان رشد اجتماعي بيشتري را نشان مي دهند.
چكيده لاتين :
Objective: Family is like a school where parents teach the lessons of humanity and morality, which are the foundation of human happiness, to their children. Moral development is an essential part of children’s understanding of moral rules and principles. The lack of moral development, along with anxiety, and depression exposes children to antisocial and suicidal behaviors. Moral development is associated with parenting styles and attachment. This study aims to investigate the relationship between parenting styles and moral development of preschool children mediated by children’s attachment.
Materials & Methods: This descriptive correlational study was conducted on 128 children (64 girls and 64 boys) selected from 8 preschools in Tehran Province, Iran, in 2020 using a cluster sampling technique. The study data were collected using three questionnaires: Baumrind Parenting Styles Questionnaire (PSQ), the Kinship Center Attachment Questionnaire (KCAQ), and Lotfabadi Moral Development Questionnaire (MDQ). The first two tools were completed by mothers of children, while the MDQ was completed by children. The Kolmogorov-Simonov test, correlation test (Enter method), analysis of variance, and multiple regression analysis were used for data analysis in SPSS v. 21.
Results: The regression analysis results showed that parenting styles had a significant relationship with moral development (R=0.74, Adjusted R2=0.54, P=0.000). Also, attachment had a significant association with moral development (R=0.71, Adjusted R2=0.49, P=0.000). With one unit change in permissive, authoritarian, and authoritative parenting styles, the moral development of preschool children can be predicted by 43.5%, 19%, and 37.6%, respectively. Moreover, with one unit change in positive adjustment/development, negative behavior, emotional reactivity, and distancing from caregiver support dimensions of attachment, the moral development of preschool children can be predicted by 33.6%, 38.4%, -26.4%, and -11.4%, respectively. Also, the results of the Sobel test showed that the attachment variable was the mediator of the relationship of parenting styles with moral development (z=2.29>1.96).
Conclusion: The moral development of children is related to permissive, authoritarian, and authoritative parenting styles. Besides, children’s attachment can mediate the relationship between parenting styles and moral development. More planning and follow-up are needed to improve the moral development of preschool children. When parents are consistent in their parenting styles, they provide their children with assertive and trusting behaviors. They should listen to their children and promote dialogue with them. Their discipline should be accompanied by warmness, logic, and flexibility and give their children the freedom to some extent. This treatment can help children develop their social behavior.