عنوان مقاله :
شناسايي موانع خودمدافعه گري در زنان مبتلا به مالتيپل اسكلروزيس استان خوزستان: تحليل محتواي كيفي
عنوان به زبان ديگر :
Identifying Barriers to Self-advocacy in Women With Multiple Sclerosis in Iran: A Qualitative Study
پديد آورندگان :
بچاري، سارا دانشگاه علوم پزشكي جندي شاپور اهواز - دانشكده علوم توانبخشي - گروه مديريت توانبخشي , ماندني، غزاله دانشگاه علوم پزشكي جندي شاپور اهواز - مركز تحقيقات توانبخشي عضلاني اسكلتي اهواز - دانشكده علوم توانبخشي - گروه آموزشي كاردرماني , قاسم زاده، رويا دانشگاه علوم پزشكي جندي شاپور اهواز - مركز تحقيقات توانبخشي عضلاني اسكلتي اهواز - دانشكده علوم توانبخشي - گروه آموزشي كاردرماني , شاه علي، شاداب دانشگاه تربيت مدرس - دانشكده علوم پزشكي - گروه مامايي و بهداشت باروري
كليدواژه :
مالتيپل اسكلروزيس , خودمدافعه گري , زنان , تحليل محتواي كيفي
چكيده فارسي :
اهداف
بيماري مزمن مالتيپل اسكلروزيس اغلب در سنين ميانه عمر، زماني كه فرد مهم ترين نقش هاي خود در خانواده و جامعه را بر عهده دارد، بروز مي يابد و مي تواند بر خودمدافعه گري تاثيرگذار باشد. مطالعه حاضر با هدف شناسايي موانع خودمدافعه گري زنان مبتلا به مالتيپل اسكلروزيس صورت پذيرفت.
روش بررسي
اين مطالعه با رويكرد كيفي و با روش تحليل محتواي قراردادي انجام شد. مشاركت كنندگان شامل 10 زن عضو انجمن ام اس استان خوزستان در دهه سوم و چهارم زندگي بودند كه به روش نمونه گيري هدفمند با سطح تحصيلات و وضعيت تاهل و شغلي گوناگون انتخاب شدند. داده ها از طريق مصاحبه نيمه ساختاريافته جمع آوري شد و تا اشباع داده ها از خرداد تا آبان 1398 ادامه پيدا كرد. تجزيه و تحليل داده ها به روش تحليل محتواي قراردادي گرانهيم و لاندمن (2004) با رويكرد استقرايي به صورت مستمر و به طور هم زمان با جمع آوري داده ها انجام شد. به منظور بررسي روايي و اعتماد يافته هاي كيفي از معيار هاي لينكلن و گوبا شامل «اعتبار يا مقبوليت»، «قابليت اطمينان»، «قابليت تاييد» و «قابليت انتقال» استفاده شد.
يافته ها
در طي فرايند تحليل داده ها 900 كد اوليه و 21 زيرطبقه و 6 طبقه اصلي شامل موانع خانوادگي، موانع درمان، موانع حرفه اي، موانع محيطي، موانع اجتماعي فرهنگي و موانع روان شناختي آشكار شدند.
نتيجه گيري
زنان مبتلا به ام اس با موانع گوناگوني براي احقاق خودمدافعه گري روبه رو هستند كه در كنار موانع فردي بخش عمده آن ها ناشي از خانواده، محيط و جامعه است. وجود حمايت اجتماعي و در دسترس بودن اطلاعات كافي و مناسب دو مسيله اي هستند كه مشخص شد مي توانند نقش بسزايي در رويارويي زنان مبتلا به ام اس با موانع پيش روي ايشان و احقاق حقوقشان از طريق خودمدافعه گري داشته باشد.
چكيده لاتين :
Objective Chronic Multiple Sclerosis (MS) often occurs in middle-aged people, who are supposed to take
their most important roles in the family and community and thus affect their self-advocacy. This study
aimed to identify the barriers to self-advocacy in women with MS.
Materials & Methods This study was conducted using a qualitative content analysis method. The participants
were 10 female members of the MS Association of Khuzestan Province of Iran aged 30-40 years
with different educational levels, marital status, and occupations. They were selected using a purposive
sampling method. The study data were collected through semi-structured interviews and continued until
data saturation from June to November 2019. The content analysis was performed using Lundman
and Graneheim’s qualitative content analysis method with an inductive approach conducted continuously
and simultaneously with data collection. To evaluate the validity and reliability of qualitative data,
we used Lincoln and Guba criteria (credibility, dependability, conformability, and transferability).
Results The data analysis revealed 900 codes, 21 subcategories, and 6 themes of family barriers, medical
barriers, job-related barriers, environmental barriers, sociocultural barriers, and psychological barriers.
Conclusion Women with MS face a variety of barriers to self-advocacy; most of them are related to family,
environment, and society, in addition to personal barriers. Social support and the availability of sufficient
and appropriate information about MS can play an important role in confronting these women
with mentioned barriers and realizing their self-advocacy.
عنوان نشريه :
آرشيو توانبخشي