هويت نوجوانان پسر ايراني در بستر كلان روايت زندگي آن‌ها: يك مطالعه كيفي

مقدمه: در خصوص كلان روايت هويت نسل فعلي نوجوانان ايراني و ماهيت آن دانش ژرفي وجود ندارد. هدف: پژوهش حاضر با هدف شناسايي و اعتباريابي الگوي كلان روايت هويت نوجوانان ايراني انجام شد. روش: پژوهش حاضر يك پژوهش بنيادي با رويكرد آميخته بود. در بخش كيفي، جامعه آماري پژوهش نوجوانان پسر ۱۵ تا ۲۰ ساله بعلاوه روانشناسان و جامعه شناسان شهر تهران در سال ۱۳۹۹ بود. ۱۹ نفر از نوجوانان با نمونه ‌گيري در دسترس و ۶ نفر از متخصصان با نمونه ‌گيري هدفمند انتخاب شدند. در بخش كمي، جامعه آماري پژوهش نوجوانان پسر ۱۵ تا ۲۰ ساله شهر تهران در سال ۱۳۹۹ بود كه از بين آن ‌ها ۲۱۸ نفر با نمونه ‌گيري در دسترس انتخاب شدند. گردآوري داده‌ ها در بخش كيفي از طريق مصاحبه داستان زندگي مك آدامز (۱۹۹۵) و در بخش كمي به وسيله پرسشنامه محقق ساخته صورت پذيرفت. جهت تحليل داده‌ ها در بخش كيفي از روش تحليل محتوا و در بخش كمي از تحليل عاملي تأييدي استفاده شد. يافته ‌ها: نتايج تحليل محتوا بعلاوه تحليل عاملي مرتبه اول نشان داد كه مدل كلان روايت نوجوانان شامل مؤلفه ‌هايي چون تعلق به خانواده، پايبندي به ارزش‌ هاي ديني و اطاعت از والدين است. نتايج تحليل عاملي مرتبه دوم نيز نشان داد كه اطاعت از والدين (۱/۳۲=Z) بيشترين سهم را در مدل دارد. نتيجه ‌گيري: عليرغم رشد ارزش‌ هاي مدرن در جامعه ايران، ارزش ‌هاي سنتي كماكان نقش پررنگي در ساختار كلان روايت هويت نوجوانان پسر ايراني ايفا مي ‌كند.