عنوان مقاله :
بررسي كمالگرايي ايرانيان در هفتپيكر نظامي با تأكيد بر اسطورۀ بزرگبانوي هستي
عنوان به زبان ديگر :
A study of Iranian perfectionism in Nezami’s “Haft Peykar” By emphasizing the myth of the great lady of the universe
پديد آورندگان :
وثاقتي جلال، محسن داﻧﺸﮕﺎه ﺧﻮارزﻣﯽ , فرجي فر، شيما داﻧﺸﮕﺎه آزاد اﺳﻼﻣﯽ واﺣﺪ اراك , نصيري، زهرا داﻧﺸﮕﺎه آزاد اﺳﻼﻣﯽ واﺣﺪ فيروزآباد
كليدواژه :
اسطوره , بزرگ بانوي هستي , مادينۀ روان , يونگ , كمال جويي , هفت پيكر
چكيده فارسي :
هر چند يونگ در نقد ادبي جديد، مادينۀ روان و آنيما را بر سر زبان ها انداخت، امَا باور كهن بزرگبانوي هستي با جغرافياي فكريِ نظامي سازگاري ويژه اي دارد. اسطورۀ بزرگ بانويِ هستي باور كهني است كه همواره در ذهنيَت مردم جهان وجود داشته و چنين مينمايد كه نظامي، هنگام سرايش هفت پيكر، با اين اسطورۀ قديمي آشنا بوده و از آن در خلق اين اثر ادبي بهره برده است. در اين نوشتار پرسش اصلي اين است كه نظامي با چه شگردهايي اسطورۀ مادينۀ روان را در اثر هفتپيكر به كار گرفته است؟ نويسندگان اين مقاله براي دستيابي به پاسخي شايسته، هفت پيكر نظامي را از ديد مادينۀ عظيمِ روان به روش توصيفي-تحليلي، استقراييِ ناقص و آوردن شواهد مثال بررسي نموده و هر جا لازم بوده از نظريۀ يونگ نيز بهره برده اند. نتايج اين پژوهش نشان ميدهد؛ كمال جويي همواره يكي از دغدغه هاي مهم ايرانيان بوده كه در طول زمان با توجّه به شرايط اجتماعي، فرهنگي و سياسي دچار تحوّل شده و در منظومه هاي عرفاني به تكامل رسيده است. اگر سير كمالجويي ايرانيان به سه دورۀ آغازين، ميانه و دورۀ تكامل تقسيم گردد، هفت پيكر نظامي مصداق بارزي از دورۀ ميانه است؛ در اين اثر ادبي همسران بهرام، نمادي از بزرگبانوي هستي و مادينۀ روان او هستند كه در راه رسيدن بهرام به كمال، نقش راهنما و پير و دليل راه را ايفا مي كنند تا او با تزكيۀ نفس و رسيدن به خودآگاهي، پادشاهي عادل و عاقل گردد و شايستگي رفتن به ظلمات غار و دستيابي به جاودانگي را پيدا كند. دريافت اين نكته در كنار مؤلَفه هاي زيباييشناسي ديگر، اين اثر را به شكل معناداري، زيبا و هنري و عميق كرده است.
چكيده لاتين :
Although in modern literary criticism the concepts of the material psyche and the anima have popular through Jung's psychology, what is more in line with Nezami intellectual geography is the fact that myth is the great lady of the universe. The universe’s great lady is an old belief that has always existed in people’s minds. When Nezami was composing the poem “Haft Peykar”(literally seven-figure), he was probably familiar with this myth and used it. This research aims to find an appropriate answer to this question that why the “Haft Peykar”, unlike most romantic stories, presents the idea of a plurality of beloveds. To achieve a convincing answer, the“Haft Peykar”, has been considered from a psychoanalysis perspective and the myth of the universe’s great lady and has led us to the conclusion that: Bharam’s wives symbolize the universe’s great lady and they are his mind’s Anima and that they play the role of old wisdom in Bahram’s pursuit of human perfection so that he, through self-refinement, would become a just and wise king and will have worthiness enough to go to the cave of darkness and achieve immortality. Understanding this, along with other aesthetic components, has made this work meaningfully beautiful and artistic.
عنوان نشريه :
عرفانيات در ادب فارسي