تأثير شستشوي دهان با محلول كربوهيدرات بر زمان رسيدن به واماندگي و فعاليت الكتريكي عضلات زنان ورزشكار طي فعاليت دوچرخه‌سواري زيربيشينه

The effect of carbohydrate mouth rinse on time to exhaustion and muscle electromyographic activity of female athletes during a sub-maximal cycling task

سابقه و هدف: شواهد رو به رشدي نشان مي­ دهد كه شستشوي دهان با محلول كربوهيدرات مي­توانند عملكرد استقامتي را بهبود بخشد. هدف اين مطالعه بررسي تأثير شستشوي دهان با محلول كربوهيدرات بر زمان رسيدن به واماندگي و فعاليت الكتريكي عضلات زنان ورزشكار طي فعاليت دوچرخه­ سواري زيربيشينه بود. مواد و روش ها: ده زن فعال در 3 جلسه مجزا در آزمايشگاه حضور پيدا كردند. در جلسه اول، توان خروجي بيشينه اندازه ­گيري شد و در جلسات دوم و سوم، هر آزمودني يك وهله فعاليت دوچرخه­ سواري با شدت 65 درصد توان خروجي بيشينه تا واماندگي را در شرايط استفاده از محلول كربوهيدرات يا دارونما به انجام رساند. قبل و بلافاصله بعد از انجام پروتكل تمريني، لاكتات و گلوكز خون اندازه­ گيري شد. همچنين در حين انجام پروتكل، ضربان قلب، RPE و فعاليت الكتريكي عضله پهن خارجي و راست راني ثبت شد. يافته‌ها: نتايج تحقيق نشان داد كه زمان رسيدن به واماندگي در شرايط استفاده از محلول كربوهيدرات به شكل معني­ داري نسبت به شرايط دارونما افزايش يافت (p=0.007). همچنين، ميزان فعاليت الكتريكي عضله پهن خارجي در شرايط استفاده از محلول كربوهيدرات به شكل معني­ داري بيشتر از شرايط دارونما بود (P=0.0001)، در حالي كه در متغيرهاي فعاليت الكتريكي عضله راست راني، گلوكز و لاكتات خون، RPE و ضربان قلب بين دو شرايط تفاوت معني­ داري مشاهده نشد. نتيجه گيري: اين نتايج نشان داد كه شستشوي دهان با محلول كربوهيدرات مي­تواند به­ عنوان يك استراتژي در بهبود عملكرد استقامتي زنان ورزشكار در نظر گرفته شود. همچنين، به­ نظر مي­رسد بهبود مشاهده شده ناشي از مكانيسم­ هاي عصبي بوده و به مسيرهاي متابوليكي كربوهيدرات ارتباط ندارد.

Background and Purpose: A growing body of evidence suggests that carbohydrate mouth rinse (CMR) can enhance endurance performance. This study aimed to investigate the effect of CMR on time to exhaustion and muscle electromyographic activity of female athletes during one bout of sub-maximal cycling task. Methodology: Ten active females visited the laboratory on 3 different occasions. In the first visit, peak power output was measured and within the second and third visit, each subject completed one bout of cycling task at 65% of peak power output until exhaustion under either CMR or placebo condition. Blood lactate and glucose were measured before and immediately after the termination of the task. During the task, heart rate, RPE, and electrical activity of the right Vastus lateralis (VL) and Rectus femoris (RF) muscles were recorded within the specified time. Results: The results showed a significant improvement in time to exhaustion under CMR compared to the placebo condition (p=0.007). The electrical activity of the VL muscle was significantly higher under CMR compared to the placebo condition (p=0.0001). On the other hand, no significant difference was seen in the electrical activity of the Rectus Femoris muscle, blood glucose, lactate, RPE, and heart rate between the two conditions (p˃0.05). Conclusion: In conclusion, these results indicated that CMR could be seen as a strategy to boost endurance performance in female athletes. Besides, it seems that such an effect is mediated by CNS-related mechanisms rather than those related to carbohydrate metabolic pathways.