پديد آورندگان :
قرباني، زهرا دانشگاه بيرجند، بيرجند، ايران , شهيدي، علي دانشگاه بيرجند - گروه مهندسي آب، بيرجند، ايران , احمدي، محسن مركز تحقيقات كشاورزي و منابع طبيعي استان لرستان , صيادي، عاطفه دانشگاه شهيد چمران اهواز، اهواز، ايران
چكيده فارسي :
زمينه و هدف: آبهاي زيرزميني از مهمترين منابع آبي به خصوص در مناطق خشك و نيمهخشك هستند. متأسفانه به علت ماهيت اين منبع آبي، تصميمگيري در خصوص كيفيت آنها در سطح دشت دشوار است. به همين دليل تكنيكهاي نوين مانند پهنهبندي به همراه روشهاي تصميمگيري چند معياره و فازي بدين منظور مورد استفاده قرار گرفته است. هدف از اين تحقيق نيز پهنهبندي كيفي آب زيرزميني دشت بيرجند با استفاده از روشهاي ANP و FANP است.
روش بررسي: دشت بيرجند واقع در شرق ايران با عرض جغرافيايي ˚30 ‘32 تا ‘00 ˚33 شمالي و طول جغرافيايي ˚45 ‘58 تا ‘41 ˚59 قرار گرفته است. بدين منظور پارامترهاي منيزيم، كلسيم، كلر، كل املاح محلول، پياچ و سختي كل براي 18 چاه و 9 قنات در سطح دشت مورد استفاده قرار گرفت.
يافته ها: نتايج نشان داد كه پارامترهاي كلر، منيزيم و پياچ بيشترين اثر را بر كيفيت آب زيرزميني در دشت بيرجند داشتند به طوري كه به ترتيب 17/2، 16/1 و 15/9 درصد كيفيت آب آبخوان تحت تأثير مقادير اين پارامترها قرار داشت. نتايج نشان داد كه جنوبشرقي از كيفيت مناسبتري نسبت به ساير مناطق برخوردار بود در حالي كه غلظت پارامترها در جنوبغربي اين دشت در بالاترين حد بودند. نتايج روش ANP نشان داد كه مناطق با كيفيت خيلي خوب، خوب، نسبتأ خوب، نسبتأ بد، بد و خيلي بد به ترتيب 5/26، 10/56، 54/52، 15/89، 10/57 و 3/18 درصد از آبخوان را شامل شدند. اين نتايج براساس روش FANP به ترتيب برابر 5/97، 22/01، 28/85، 30/16، 9/54 و 3/47 درصد بودند.
نتيجه گيري: در روش FANP تغييرات مكاني و عدم قطعيت در نظر گرفته شده و به همين دليل مساحت مناطق با كيفيت نسبتأ خوب و نسبتأ بد به هم نزديك شده است. با توجه به نتايج، پيشنهاد ميشود تراكم چاههاي شرقي بيشتر شود تا آب با كيفيت مطلوبتري برداشت گردد.
چكيده لاتين :
Background: Groundwater is the most important water sources in arid and semi-arid regions. Due to its nature, it is difficult to decide about groundwater quality at each part of a basin. Regarding to this, new techniques like multi criteria decision making and fuzzy methods has been used. This research was conducted to zone Birjand groundwater quality by using ANP and FANP methods.
Material and Methods: Birjand plain located at the east of Iran with latitude between 32˚ 30’-33˚ 00’ and longitude between 58˚ 45’-59˚ 41’. In this study, the parameters: Mg2+, Ca2+, SO42-, Cl1-, total dissolved solids (TDS), pH and total hardness (TH) for 18 wells and 9 aqueducts were collected.
Results: The results indicated that Cl1-, Mg2+ and pH had the most effective on groundwater quality so that these parameters showed the effectiveness as 17.2, 16.1 and 15.9%, respectively. Results of zoning and fuzzy showed that southeast had more quality rather than other regions. Concentrations of mentioned parameters were high in southwest. ANP result revealed that very good, good, moderate, semi inappropriate, inappropriate and bad quality regions were as 5.25, 10.56, 54.52, 15.89, 10.57 and
3.18%, respectively. These parts according to FANP result were 5.97, 22.01, 28.85, 30.16, 9.54 and 3.47%, respectively.
Conclusion: Since FANP assumed uncertainty and spatiality, the area of moderate and semi inappropriate regions were closer in this method compare to ANP. Regarding to the results, it is recommended to dig more wells in east of Birjand basin for achieving better groundwater quality.