شماره ركورد :
1262676
عنوان مقاله :
تحليل انتقادي روش هاي فيصل نور در برخورد با روايات عصمت امام*
عنوان به زبان ديگر :
A Critique Analysis to Methods of Faiṣal Noor’s Encounter with the Tradition of Imams’ Infallibility
پديد آورندگان :
فلاح يخداني، زكيه جامعةالزهرا(ع)، قم، ايران , عليپور، ابراهيم پژوهشـگاه علـوم و فرهنـگ اسلامي - پژوهشـكدۀ فلسـفه و كلام اسلامي، قم، ايران
تعداد صفحه :
26
از صفحه :
199
از صفحه (ادامه) :
0
تا صفحه :
224
تا صفحه(ادامه) :
0
كليدواژه :
فيصل‌نور , الامامة و النص , عصمت امام , وهابيت , روش‌هاي فيصل‌نور , تقطيع , تحريف روايت
چكيده فارسي :
عصمت از اركان اعتقادي امامت و نبوت و از مختصات اعتقادي شيعه محسوب مي‌شود. فيصل‌نور، يكي از وهابيان معاصر، در بخشي از كتاب الامامة و النص، منكر عصمت امام شده و به زعم خود، اين مسئله را بر اساس مباني مورد پذيرش شيعه و روايات موجود در منابع شيعيان به چالش كشيده است. نحوۀ استفادۀ وي از روايات، مصداق مغالطه و تحريف و نيازمند تحليلي انتقادي است. اين نوشتار با به‌كارگيري روش توصيفي _ تحليلي تلاش كرده است مهم‌ترين شيوه‌هاي فيصل‌نور در مواجهه با روايات شيعه را مورد بررسي قرار دهد و با تحليل نمونه‌هايي از مستندات او ذيل هر روش و نيز نشان‌دادن مغالطات و القائات انحرافي وي، ثابت كند كه او براي حق‌جلوه‌دادن ادعاي باطل خود مبني بر عدم عصمت امام، روش‌هايي مخالف با اصول و قواعد صحيح نقد اتخاذ كرده است. از مهم‌ترين اين روش‌ها، استناد به روايات جعلي و ضعيف، تقطيع هدفمند، تحريف روايت، استناد به يك حديث و غفلت از خانوادۀ احاديث، القاي پيش‌فرض‌هاي نادرست به مخاطب و ظاهرگرايي است.
چكيده لاتين :
Infallibility (‘Iṣma) is a fundamental principle in Prophecy and Imamate and is a special characteristics of Shiite belief. Faiṣal Noor, a contemporary Wahhabi scholar, in a chapter of his book “al-Imāma wa al-Naṣṣ” renounced the doctrine of Imam’s ‘Iṣma and tried to challenge this idea according to the Shiite accepted principles and the traditions in Shiite books. The manner he narrated and exerted the traditions in his book is full of fallacy and distortion, and needs to be analyzed critically. This paper tries to review the most important manner of Faiṣal Noor confronting the Shiite traditions and to criticize samples of his arguments. This study aims to show his fallacies that he used method against the method of accurate criticism. Of his most important method is citing weak (ḍa’īf) and spurious traditions, purposeful segmentation, distortion of traditions, citing one hadith with neglecting other traditions
سال انتشار :
1399
عنوان نشريه :
امامت پژوهي
فايل PDF :
8577762
لينک به اين مدرک :
بازگشت