عنوان مقاله :
الگوي معماري اسلامي آينده با خوانش مباني طراحي در مسكن بومي قاجار
عنوان به زبان ديگر :
The Model of Future Islamic Architecture: Adapting the Basics of Design in Native Qajar Housing
پديد آورندگان :
لطيفي، محمد دانشگاه تربيت مدرس تهران - گروه معماري , مهدوينژاد، محمدجواد دانشگاه تربيت مدرس تهران - گروه معماري , ياناكونه، جوليانا دانشگاه پليتكنيك ميلانذ- گروه معماري محيط و ساختمان , دو واله، كلارا پيمنتا دانشگاه پورتو - گروه معماري
كليدواژه :
هنر اسلامي , طراحي معماري , معماري اسلامي آينده , بازخواني الگوي مسكن قاجار
چكيده فارسي :
هنر جلوه راستين ويژگيهاي فرهنگ هر ملتي است و شكوفايي هر تمدني، بازتابش را از سنت گذشته در هنر مييابد. در اين مقام، سنت اصول تبديل ناپذيريست برگرفته از فرهنگ كه تجلي آن در مقاطع مختلفي از زمان و مكان قابل مشاهده است. از اين منظر هر اثر هنري كه معماري نيز از اين قاعده مستثني نيست؛ حاوي پيامي است كه درك اين پيام به معني موفقيت در تفسير اثر معنا مييابد. بخشي از اين موفقيت مربوط به كشف ابعاد پنهان اثر (لايههاي اجتماعي تاثيرگذار) و بخش ديگر آن مرهون فهم طراحي است. بنابراين بازشناسي و كاربست طرح هاي سنتي معماري ميتواند امتدادي براي تداوم الگوهاي معماري پيشين و حفظ داشته هاي فرهنگي باشد. رويكرد پژوهش كمّي است و با راهبرد تركيبي توصيفي- تحليلي در نمونههاي موردي و استدلال منطقي با استفاده از مباني بينامتني و تكنيك نحو فضا به تحليل نظام فضايي (تعريف فضا، تركيب و تمايز) در مسكن بومي قاجار اصفهان ميپردازد. نتايج پژوهش گوياي آن است كه با نگاهي جامعنگر به سازمان فضايي معماري اسلامي و الگوهاي مستخرج از آن، ميتوان به الگوي معماري مسكن درخور آينده معماري اسلامي ايران، دست يافت.
اهداف پژوهش:
شناخت مؤلفههاي اجتماعي نظام فضايي مسكن بومي قاجار اصفهان.
تسري ابعاد اجتماعي- فرهنگي آثار معماري گذشته به معماري معاصر.
سوالات پژوهش:
1.طراحي تا چه ميزان وابسته به شناخت آثار گذشته است؟
2.در خلق آثار معماري معاصر چگونه ميتوان از آثار معماري گذشته بهره گرفت؟
چكيده لاتين :
Art is the true manifestation of the characteristics of the culture of any nation, and the flourishing of any civilization finds its reflection in the past tradition in art. In this position, the tradition of immutable principles is derived from culture, the manifestation of which can be seen at different times and places. From this point of view, any work of art, including architecture, is no exception to this rule; It contains a message that understanding this message means success in interpreting the effect. Part of this success is due to the discovery of hidden dimensions of the work (influential social layers) and the other part is due to the understanding of design.
The research approach is quantitative and analyzes the spatial system in the native housing of Qajar in Isfahan with a combined descriptive-analytical strategy in case samples and logical reasoning using intertextual principles and space syntax technique. The results of the research show that with a comprehensive look at the spatial organization of Islamic architecture, it is possible to achieve a model of housing architecture suitable for the future of Islamic architecture in Iran.
عنوان نشريه :
مطالعات هنر اسلامي